۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۴, یکشنبه

کنگره

 
اهمیت کنگره ها وکنگرۀ حزب مردم افغانستان!

کنگره بحیث عالی ترین مرجع حزبی وصاحب قدرت تصمیم گیریهای بسیار بزرگ درحیات داخلی یک حزب از اهمیت وجایگاه خاص برخوردا میباشد.درمسایل سیاسی وفعالیتهای احزاب، گردهمآییهای شهری- کشوری وسراسری ، تحت عناوین شوراهای ناحیوی- شهری وسراسری اهمیت بالاتر را بخود اختصاص میدهند.چون رفتن به تالار این جلسات، خاصتاً جلسات پراهمیت کنگره ازقواعد خاص برخورداراست وهر انسان،بشمول با اخلاص ترین افراد وحلقات، نمی توانند، بدون مراعات نورم واصول توافق شده دراین زمینه ،درجلسۀ کنگره اشتراک نماید.ازآنجائیکه، بعد ختم کارکنگره همه هواخواهان تشنۀ شنیدن اخبار کنگره اند.غرض اطلاع یابی از تصامیم کنگره، یکراه وجود دارد وآن نشر بموقع تصامیم مصوب  کنگره، برضد موضع ومنفعت هرفرد وگروهی که باشد، از طریق نشریه های متوفر قلمی وزبانی میباشد،که باید دراینکار تأخیر صور ت نگیرد.


کنگره، نه تنها دربین احزاب دموکراتیک وچپ، بلکه دراجراآت وانتظارات سائر احزاب نقش (فلتر) را ایفا مینماید. این فلتر ویا کنگره، تمام اشتباهات،کجروییها، انحرافات واقدامات تخریبی وکلیه اقدامات فردی وجمعی زیانبارعمدی وغیر پلانیزه را بدقت مورد ارزیابی قرار میدهدوبا هیچ خیانت،معامله واشتباهی،کنار نمی آید وبا آنها تصفیۀ حساب میکند.


لذا،کنگره را میتوان به مرکز تحقیق،بررسی،قضاوت واصدار احکام قیمت داد،زیرا، با کل صداقت وصراحت گنهگار وبیگناه را ازهم تشخیص داده وراه طی شدۀ بی اشتباه ویا کم اشتباه را از شیوه های ناسالم ،زیانبار وفرسایشی بحال حزب وآرمانهای رهایی بخش تفکیک میکند،وآرمانها وجایگاه قضاوتی کنگره را فدای حلقه بازی،فرکسیون بازی ورفاقتهای شخصی- زبانی- قومی وسمتی نمیسازد.


کنگره ،جایگاه ومحلی نیست که گناه وخطای فرد ویاافراد وحلقات راکتمان کند، ببخشد،کسانی را با وجود گناهای کبیره تبرئه کند ودربرابر دستآوردها وتلاشهای فداکارانۀ تعدادی دیگر،چشم پوشی نموده واغماض نماید.

درکنگره باید،به تمام متخلفین جزا داده شود،شخصیتهای کاری،مؤثر،شایسته، باتقوا ،صاحب نام نیک ودارای وسعت نظر سیاسی وقومی- زبانی،تشخیص وارتقا داده شوند.

کنگره باید بعد تشخیص دقیق وضع داخلی- منطقه وجهان ازلحاظ سیاسی، نظامی، اقتصادی وسایر موارد،جروبحث سازنده وطولانی ایرا،خاصتاً بوسیلۀ بخش ها و حلقات مسلکی،فهیم وصاحب درک سالم ، براه اندازد، تا تصامیم سیاسی،اقتصادی (مرام،خط مشی سیاسی وسایراقدامات سیاسی- اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی) حزب  درکلیه سطوح ودر کوچکترین زمان ،بتواند درحد اعلای بی عیبی ویا کم عیبی،عملی شده بتواند.فیصله های عمیق سیاسی،فکری وتشکیلاتی درمرحلۀ کنونی ودشوار مبارزه ، تنها ازطرف تعدادی از بهترین شخصیت های مبارز وبا ایمان ،کفایت کننده نمیباشد.باید عقل،عشق ،ایمان را بافهم ودانش سیاسی همنوا سازیم، درغیر آن درکارهای ما لنگش جدی بوجود خواهد آمد.

با تأسف فراوان باید ابراز نظر نمائیم که حزب ما( مجموع احزاب وحلقات بوجود آمده از خشت ،گل، از گوشت واستخوان ) حزب دموکراتیک خلق افغانستان، باوجود فهم کافی وعمیق شان از سیاست وفعالیتهای حزبی،به تناسب سایر احزاب ودسته های سیاسی ومذهبی،درهیچ زمانی یانتوانسته ،یامجبور بوده ، یاشرایط اجازه نمیداده ویا نخواسته است که کارکنگره ها، پلینومها ،کنفرانسهای حزبی وسالگرد های حزبی، باوجود مبارزه باورعمیق به آن ومبارزه در راه دموکراسی،بشکل دموکراتیک برگزار گردد.

ما نتوانستیم که دریکی از کنگره ها ،مجرمین وگنهگاران را تشخیص وبسزای اعمال شان برسانیم.نتوانستیم که حلقات فرکسیون باز ووحدت شکن را توبیخ نمائیم.نتوانستیم که تعداد اعضای کمیتۀ مرکزی را بر اساس ضرورت تعین کنیم. نتوانستیم که حق انتخاب وحق دادن رای را بصورت آزاد ودموکراتیک به رفقای هم سطح خود قایل گردیم.حتی نتوانستیم که دردوران حاکمیت ،به افراد غیر وارد به اموررهبری وغیر برخوردار از استعداد،فهم و ممیزات یک عضو پیشنهادی به حلقات بالایی رهبری را ی ندهیم.

حزب ما ازهمان روز اول تأسیس تاکنون فدای مصلحتها وناگزیریهایی گردیده است که بسیاری به موجودیت آن مصلحتها وتابع شدن به آنهااعتقاد نداشتیم.

تشخیص حلقات تصمیم گیرندۀ تشکیلاتی درمورد بالا کشیدن کادرها، درطول این سالها مملو از اشتتباهات وخویشخوری بوده وهیچ ارزش جدی ومفید را دراین مورد درنظر نگرفته اند.اگر چنین نیست ، یک عضو بیوروی سیاسی ویا کمیتۀ مرکزی را نشان دهید که با فداکاری وعشق واخلاص بحزب ،مردم وآرمانهای انساندوستی ،وارد میدان شده باشد وبا دادن شعار وحدت ،مبارزه ،فداکاری ونقد سالم ازدیروز درضمن افتخار به صدها دستآورد بزرگ اجتماعی وسیاسی درامر خدمت به زحمتکشان ، بحیث الگویی مقاومت وپایداری زمینه ساز دور جدید مبارزۀ جمعی رفقا علیه ظلم وبیداد،خیانت ووطنفروشی یی موجود دروطن وعلیه مداخلات روزافزون خارجی علیه زادگاه مشترک مان  میگردید.درحالیکه خرابیها وافتراق امروزی نیز محصول فتنه گریهای تعدادی از آنهاست .

من چندین عضو کمیتۀ مرکزی را میشناسم که به بسیار مشکل آنها را وادار به آمدن درحوزه ها میساختیم. چندین نفر را مسوولین تشکیلات از یک قریه وحتی از یک صنف درسی وفامیل به کمیتۀ مرکزی راه دادند وتعدادی تا حال  ازطریق عدم ترک فرکسیونهای این بزرگان(!) باکل اخلاص(پاس نمک)را ادامیکنند،نه مکلفیت حزبی وآرمانی شان را.

میخواهم این اصل مهم را نیز متذکر گردم که کنگره های حزبی دعوت ومیله نیستند که عاجل برای رفتن به دامنه یی کوه وساحل بحر آمادگی گرفته شود. کنگرۀ حزبی جدی ترین و دشوارترین جلسۀ گزارشدهی مسوولین به قدمه ها پائینی حزب ومردم وطن واتخاذ تصامیم سازنده برا ی بهتر اجرا شدن کارها درفرداست.اما،کنگره های اخیر رفقای ما وخاصتاً آخرین کنگره که تاحال درهیچ موردآن کوچکترین معلومات داده نشده است، ورفتن رفقا بداخل کشور بدون درنظر داشت نورم نمایندگی ویا اقلاً اخذ مشورۀ رفقا که چندی قبل تعدادی از ایشان برای کنگرۀ وحدت تعین شده بودند، صورت گرفته است.

با دادن معلومات درمورد آخرین طرح رفقای رهبری حزب مردم افغانستان درداخل وطن ، بحث خودرا اندکی ادامه میدهیم.

((اطلاعات دقیق میرساند که: تغیر نام حزب به اتفاق آرا صورت گرفته ودرسایر بخشهای کاری کنگره مشکلی بوجود نیامده بود.مشکل اساسی واصلی  بعد تدویر پلینوم بوقوع پیوسته است. گفته میشود که ازجملۀ رفقای کنگره،« 103 » تن شان به عضویت کمیتۀ مرکزی انتخاب گردیده بودند.وقتی مسألۀ انتخاب رئیس شورای مرکزی حزب مردم افغانستان، مطرح میگردد،تعداد کارتهای رای دهی بیشتر از 103 عدد بوده است، که باعث ایجاد جنجال در بین رفقا گردیده است.

رفقایی در کابل میگویند، که افرادی را که آرای جعلی را به صندوق انداخته اند مورد شناسایی قرارداده اند،که درصورت ضرورت افشا خواهند شد.

رفقای کابل میگویندکه: برای جلوگیری از انشعاب وبحران جدید، یادداشتی را امضا کرده وآن را برای رفیق داوود راوش داده اند، تا اونیز آنرا امضا کرده وبه نمایندۀ وزارت عدلیه بدهد، تا باردیگر، رای گیری درمورد انتخاب رئیس شورای مرکزی حزب را تجدید کند.آنهایعنی( رفیق بزرگر وحامیانش، استدلال میکنند که راه دیگری غیر انتخابات جدید وجود ندارد.


ازدید ما،این راه حل به هیچ وجه مشکل ساز نیست،زیرا کسانی که بار اول برای این رفقا رای داده بودند، بار دوم نیز برای همین ها رای خواهند داد، پس چرا مشکل را طولانی میسازند وگره را غیر قابل بازکردن.!

ادامه یافتن این سردرگمی،ده ها سوال دیگر را درمورد رفقای گرامی ما بوجود خواهد آورد، که ما طرفدار آن نیستیم. ما به رفقا ،احترام یکسان داریم ونمیخواهیم صفوف وکمیت حداقلی که درنتیجۀ این همه اجراآت ناسالم وتصفیه های تا هنوز در حال  اجراوبا وجود صدها اشتباه وکجروی مسوولین اروپایی باقی مانده اند،بیشتر ازین پراگنده شود.ما خودرا حق میدهیم که درموارد کلیدی وسرنوشت ساز همرزمان ما،برای آن ابراز نظر کنیم که همۀ این احزاب را حزب خود ما میدانیم وبه تقسیم وترکۀ ظالمانه اعتقاد نداریم.ما تمام عمر خودرا درراه این حزب وتحقق آرمان هایش بسر رسانیده ایم.احزاب شما را خانه های سیاسی خودما میدانیم وطالب موفقیت تان هستیم. 
     اما، درمورد انکشافات موجود باید گفته شود که: 

کجایی این پروسۀ عملی گردیده قابل مخفی کردن است،وبا عدم اعلان آن چه مفادی نصیب یکی از دوطرف جنجال خواهد ساخت ،درحالیکه قبل ازتدویر کنگره راپورهای خیریت از همه سازماها موصلت میکرد وما آنها را ازنشرات حزبی دریافت میکردیم که هرگز بوقوع پیوستن این کشمکش امکان پذیر نبود، ببار خواهد آورد ودررشد وتحکیم حزب نقش مؤثر خودرا ایفا خواهد کرد .
میگویند که: آنهائیکه درفکر تغیر جهان ومحیط پیرامون خود اند،اولاً بائیست که خودرا اصلاح نمایند. 
بعد مصداقیت بخشیدن به این وجیزۀ پر معنا، سوالهای زیر پیدا میشوند.     

آیا،رفقای محترم ما بعد تدویر کنگرۀ شان،باوجود توافق جمعی درمورد تغیرنام حزب نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان به حزب مردم افغانستان وداشتن اختلاف پیرامون تقلب در رای گیری واینکه چه کسی برندۀ واقعی رای گیری تصاحب شدن مقام رهبری حزب مردم افغانستان گردیده است،یکپارچه شدند ویا چند پارچه؟؟

درکنگرهءحزب نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان ،برعلاوۀ تغیر نام حزب از نهضت فراگیر،به حزب مردم افغانستان ،چه گذشت ؟.
کنگرهء حزب مردم افغانستان ویا تقسیم آن به دوحزب 1:حزب نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان،یا حزب داخل وطن وراجستر شده در وزارت عدلیه که خود امتیازیست بزرگ برای نهضت ورهبر آن رفیق بزرگرکه حزب بنام ایشان ثبت رسمی وراجستراست . اگرحزب مردم افغانستان،طوریکه همه شرکت کنندگان کنگره درجانشین ساختن این نام بجای نام حزب فراگـیر دموکراسی وترقی افغانستان توافق کرده بودند،بالای توافق جمعی شان پابرجا باقی بمانند،مشکل دیگری جز قبول برنده بودن رفیق شیرمحمدبزرگربه حیث رئیس شورای مرکزی بجز کوتاه آمدن بخش اروپایی ازادعای شان مبنی برشکست رفیق بزرگردر  رای گیری،باقی نخواهد ماند.

2:براساس اطلاعات وتبلیغات ،حزب مردم افغانستان درنبود رفیق بزرگر،بحیث رهبر آن حزب اهمیت پیدا میکند، درغیرآن بخش خارج از وطن،این حزب خاصتاً  اروپاییها، که اگربخاطرعدم احراز کرسی رهبری حزب مردم افغانستان ،از حزب بعد کنگره جدا شوند درسطح یک حلقۀ کم دوام  تـنزیل مقام خواهند کرد. این مشکل را هردو طرف بخوبی درک کرده اند. رفقای داخل وطن وشخص رفیق بزرگر شاید دیگر به آسانی هر ناز وکرشمهء را بنام اصول وپرنسیپ قبول نکنند وبسادگی زیر بارارسال مبلغ نا چیزی بنام حق عضویت نروند، وباج سیاسی-تشکیلاتی ندهند.
 معلومات مختصر پیرامون کنگرۀ حزب مردم افغانستان با تأخیر دراعلان نتایج تصامیم تشکیلاتی
سوال پیدا میشودکه:
درحالیکه به اکثریت بیشتر از98% اعضای نهضت فراگیر(حزب مردم افغانستان) احترام بزرگ رفیقانه قایل هستیم، یک لحظه خودرا ازکادرها،اعضا ورهبران واقعی این حزب واقعاً رفیق وبرادر دور ندانسته درغمها،شادیها،شکستها وپیروزیهای ایشان خودرا سهیم میدانیم وبه تخریبکاران وشراندازان بطور صریح میگوئیم که رفقا وهمرزمان را ازیکدیگر جدا ساختن ویا وانمود نمودن،تلاشیست بیهوده وغیر مفید.ماباهم رفیق هستیم وهیج انسان با وجدان نمیتواند طرفدار نابودی سیاسی، تشکیلاتی وجسمی رفقای خود بخاطر داشتن موضع جداگانۀ وحتی مخالف سیاسی  باشد.من شخصاً رفقای نهضت را ازخودمیدانم ومانند جان وتنم ایشان را دوست دارم. اما خانۀ شیاطین ،طماعان وخودمحوران دشمن با دموکراسی وحقوق مسلم انسانی برای دیگران همیشه خراب باد، که آثار خرابی وبربادی شان بمانند اردوی امریکاو شرکایش درهمه محلات سرکوب آزادیخواهان ،ازفواصل دور قابل رویت اند.
به افراد بهانه طلب،خورده گیرومفتن خوش خدمت به ستمگران باید بگویم که من درطول سالهای گذشته،باوجود بکاربردن انواع دسائس وتبلیغات علیه خودم ورفقای همرزمم  درپروسۀ وحدت خواهی،یکباربرای دوری ام از رفقای نهضت فراگیرابرازتمایل واظهار علاقمندی  نکرده ام ،درحالیکه پلان گذاران پراگنده شدن،ایجادگران مأیؤسیت وگوشه گیری همرزمان ومرزاهای مزدور شان،ده ها بار بالاتر ازصلاحیت وسابقۀ حزبی ونقش شان درسیستم ادارۀ قدرت حزبی ودولتی دورۀ حاکمیت حزب،اظهار علاقمندی وتداوم رفاقت مرا با نهضت،خاصتاً رهبری اصلی آن یعنی داخل وطن،که برای اولین بار ازطرف من یگانه مرجع تصمیم گیری وصاحب صلاحیت دانسته شد،محکوم کردند واین حق را ازمن گرفتند. این درحالیست که تاهمین اکنون باوجود احترا بزرگ به رفقای متحد ملی که هیچ وقتی به سینۀ من بادست رد ضربه نزدند،من حرمتم را نسبت به رفقای همرزم نهضتی صادق،مبارز،وحدت طلب ومخالف نمایشهای « آماتوری گونۀ سیاسی» حفظ کرده وادامۀ آنرا حق طبیعی خود میدانم.

اما، طرح این سوالهای پائین برای روشن شدن حقایق نه تنها حق هر رفیقبلکه حق طبیعی هر هموطن ما میباشد، چون ازنام حزب (حزب مردم افغانستان) باید طبیعی بودن هر نوع سوال را  حق دیگران وجواب بموقع به سوالهارا مکلفیت سیاسی واخلاقی مسوولین این حزب بدانند. اگر پرسیده شودکه:
کی درکنگرۀ وحدت،رهبرانتخاب گردیده است، تا پیام حسن نیت مانرابه آدرس ایشان ارسال کنیم؟ آیا واقعاً  ازبطن کنگره،حزب جدیدی بنام حزب مردم (تولد) شده است، ویا رهبران وکادرهای نهضت فراگیر در داخل وطن که آنها نیزوطنپرستان صادق وهمرزمان فداکار ما اند، برتداوم فعالیت حزب شان، زیرعنوان نهضت دموکراسی وترقی افغانستان،بعد بروزاختلاف برسر شمارش آرا ی پلینوم درمورد انتخاب رئیس شورای مرکزی،پافشاری خواهند کرد.
اطلاعات دقیقِ رسیده بما،گواهی میدهند، که مبارزین خلاق شورای اروپایی نهضت، بااستفاده از تجارب قبلی شورا سازی دراروپا( 5 )قطعه کارت رای دهی را بصورت ماهرانه بداخل صندوق رای گیری انداخته و  تعداد آرا ی موافق را به نفع کاندید مورد نظر وطرف حمایت تیم پیشکسوتان، تغیر (انقلابی) داده وازینرو باعث بروز دودستگی درداخل صفوف شرکت کنندگان کنگره گردیده اند.
اطلاع میرساند که،رفقای طرفدار انتخاب مجدد رفیق شیرمحمد بزرگربحیث رهبر حزب جدید،میگویند که:برای انتخاب رهبر حزب باید پلینوم جدید تشکیل جلسه دهد و4 - 6  نفر از برجستگان حامی پروگرام اروپایی حزب مردم افغانستان، بهیچ صورت درکار پلینوم حق اشتراک نداشته باشند.مسایل واختلافهای دیگری نیز وجود دارند که بموقع به اطلاع خواهند رسید.
سالها قبل گفته بودیم که وحدت مانرا بمثابۀ شرف ووجدان ما حرمت کرده  وآن(وحدت) را بمانند مردمک چشم های ما حفاظت میکنیم ، اما به وعده وقول ما، به گلوپاره کردنهای وحدت طلبانۀ (!) خودما نیزمشتی باردیگرخیانت کردند.اما،با تأسف که درمقابل، کادرهای شریف حزب باز هم منتظراند، تاباخواندن چندورق تومار سیاسی ایکه نوشتن آن به مرزاها فرمایش داده شده است، (منتر) شوند وخودرا برای قبول دروغهای شاخدارجدید، آماده سازند
رفقای گرامی باید درجریان قرارگیرید که مطالب فراوان قابل توجه وباارزشی خاصتاًدرمورد پروسۀ وحدت با حزب متحد ملی ،تحریم کنگرۀ وحدت وبروز اختلاف با حزب متحد ملی که با ایشان ادغام تشکیلاتی صورت گرفته بود،همچنان درمورد فعالیت های بعدی شورای اروپایی نهضت فراگیریا شورای اروپایی حزب واحد (بقول خودشان) ،تشکیل جبهۀ نیروهای ملی ومترقی، زمینه سازی برای دایر کردن کنگرۀ جداگانه،تغیرنام حزب، اعمال فشار وبکار بردن کلیه وسایل وامکانات علنی ومخفی برای تعین رهبر حزب جدید مطابق منافع خودشان وجودارند، که میبائست قبلاً مسوولین شورای اروپایی وفعالین ارشد سازمان دهندۀ کنگره،شما را بحکم مسوولیت اخلاقی بدون ضیاع وقت درجریان قرار میدادند.
رفقای گرامی!
     نه تنها باصدها باردریغ وافسوس، بلکه با کوهی از شرم وخجالت باید مدعیان پیش کسوتی،دارندگان سابقۀ سیاسی، تجربۀ تشکیلاتی، غاصبین مقامات رهبری دولت ومردم، دارندگان ارتباط خونی بارهبران محترمیکه فرزندان حزب خونهای گرم وپاک شان را بخاطرتحقق اوامرایشان فدا کردند، متحدانه درپروازی غافلگیرانه و جشنی،خودرابکابل برسانند وازطریق ساختن حزب جدید، ونه فقط انتخاب «برقی گونۀ »رهبری یی طرف قبول برای خودشان ومطیع برای چند فرد درکمین ودرعقب کلیه بلاهاومصیبتهای تحمیل شده برپیکرخونین حزب قرار داشته ،خواستند باردیگر (حماسۀ تاریخی!!!)جدیدی راشامل تاریخ حزبی بسازند، که پرچم آن تاهمین لحظه بقیمت فداکاری وجانبازی یک نسل فداکار و(نیگفته بر سعادت شخصی وخانوادگی ، دراهتزاز نگهداشته شده است. این گروهک اوپراتیفی که صدهابار درمورد شخصیتهای چندبعدی وعدم آسان بودن شناخت ماهیت وروابط مشکوک آنها معلومات وهوشدار داده شده بود،خواستند با تدویر کنگرۀعاجل شان،احزاب رقیب وحلقات مخالف عمدتاً دارای سرنوشت واحد را درداخل کنگره ویادر وجود احزاب وحلقات منتقد سایر احزاب وحلقات مخالف این نوع بازیهای طولانی مدت که به خط فکری حلقۀ خاص مبدل گردیده است ، مجبور به تسلیمی بدون( قید وشرط)بسازند ،و بیکدیگر شان پیام های تبریکیه ارسال کنند،درحالیکه همۀ ما باید این بد ترین نوع مرگ(اصول حزبی،دموکراسی، صداقت حزبی، انتخابات آزاد،سری ومستقیم را بیکدیگر تسلیت بگوئیم وبحال وسرنوشت جمعی مان گریه سردهیم.
این حلقۀ ازخودراضی واروپا نشین فکر کرده بودند که کادرها وفعالین دیروز را باردیگر با یک(اشپلاق سیاسی) امر جمع شی داده وعملیه یی (خولی دی کته کره،خولی دی پورته کره) را درتعین رهبری جدید حزب بدون کم وکاست،عملی خواهند کرد
داخل وطنی ها که بالای نیرو، تصمیم وارادۀ خود تکیه کرده بودند ، اعتقاد داشـتـند که رهبران اروپایی ی قبلاً تربیه شده دربخش صداقت گرایی حزب ، باالگوگیری وجانبداریهای لفظی وسنگ به سینه زدنهای بدون توقف برای حمایت از بهترین رهبران وکادرهای کم نظیر حزب  وتحکیم باورهای سیاسی و دموکراتیک شان در بهترین دموکراسی های دنیا،باید آماده میبودند، که این حق، اکثریت، وآرای ایشان است،که سرنوشت کنگره وتصامیم آنرا رقم میزند،نه تلاشهای مخفی وغیر دموکراتیک .
من بیخبر از انکشافات اخیر تشکیلاتی احزاب رفیق،همینکه شنیدم که رفقای گرامی ما، در نهضت فراگیردموکراسی وترقی ا فغانستان  کنگرۀ شان را دایر کرده اند،ورهبر ورهبری جدیدی را درفضای کاملاً دموکراتیک انتخاب نموده اند،شکی در نحوۀ انتخابات وآزاد ومستتقل وسری بودن آن برای آن درنزدم پیدانمیشد که تیم خاصتاً اروپایی این حزب رفیق، بنابر انتقادهای همیشگی شان از برخورد ها و اجراآت غیر دموکراتیک رقبا ومخالفین سیاسی ازیکطرف واز طرفی شکست تلاش های علنی ومخفی یی که مایهء شرمساری بسا احزاب ،ازجمله خود این رفقا گردیده بود،هرگز تجارب ناکام را مورد طرف استفاده قرار نخواهند داد.


ازینرو بدون ضیاع وقت این پیام را اولاً عنوانی رفیق بزرگر نوشتم، اما، اطلاع تیلفونی یی باعث پاک ساختن نام رفیق مذکور گردید. عدم دقیق بودن نام رهبر جدید ، مرا واداشت که نام رئیس شورای مرکزی را بشکل سوالیه وندائیه بنویسم. متن آن پیام::

 
رفقای محتر م در حزب مردم افغانستان !  رفیق محترم   ( ؟!  )،رئیس شورای مرکزی حزب مردم اافغانستان!!

اجازه دهید ازنام تعدادی از رفقا ی وحدت طلب در درون احزاب وتشکلهای رفیق ویاغیر وابسته به حلقات تشکیلاتی که با صبر وشکیبایی وقبول درد ورنج، برای تقارب رفقا ومساعد ساختن زمینه برای گفت وگوی سازنده غرض رسیدن به توافق دراین زمینه  ، هرگزخسته نشده وبا عشق وایمان دراین راه تلاش کرده وبه تلاشهای شان ادامه میدهند، مراتب تبریکات رفیقانهء مانرا بخاطر تولد «حزب  مردم افغانستان » وانتخاب شما بصفت رئیس آن حزب ،بشما تقدیم بداریم وخواهان پیروزیهای هرچه بیشتر رفقای ما درحزب مردم افغانستان باشیم.

ایکاش این کنگره سازیها (قبلی، فعلی وبعدی) نتایج ملموس تری رادرجامعه نصیب میگردید،ودموکراسی این حلقۀ کلیدی در فعالیتهای احزاب ترقیخواه ودموکرات، دراجراآت حزبی ونحوۀ گزینش وتصمیم گیریهای ما، بحیث مدعیان وحامیان سراپا قرصِ آزادی ابراز نظرودموکراسی این دواصل بسیار مهم وسازنده درشکل گیری ورشد وبقای احزاب، گم شده تلقی نگردیده  و غیابت نمیداشت وباعث بروز دردسرها ویا( دَ رز ) پیداکردن بنای عظیمی نمیشد، که ما آنرا مقاومتر از سمنت وفولاد میدانستیم.

بهر صورت ، تدویراین کنگره ، که ماحصل زحمات فردی وجمعی رفقای ( حزب مردم افغانستان ) میباشد،برعلاوۀ سایر پیروزیهای بعد وحدت ،حداقل بر مشکلات تشکیلاتی یی رفقایی نقطۀ پایان خواهد گذاشت که تاهمین چند روز قبل بنام حزب نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان ویا حزب واحد، فعالیت داشتند .

ازطرف تعدادی از رفقای وحدت طلب وخواهان برطرف شدن رقابتهای منفی  وفرکسیون بازی درداخل نهادهای رفیق.

آخرین اطلاعی را که از یک رفیق شرکت کننده در کنگره ، امروز ساعت 8 شب 16/05/2012 دریافت کردم ، این خبر مهم را درخود داشت:(تعداد افراد درجلسۀ پلینوم  برای انتخاب رهبری «103» نفر بود که درنتیجۀ شمارش (52) رفیق به نفع رفیق داوود راوش و(51) نفر به نفع رفیق شیرمحمد بزرگر،رای داده بودند.بتأسی از آن معلومات که بصورت عاجل نشر شده بود، رفقای نهضت آینده بطور عاجل ابراز احساسات کردند ونامۀ شادباش مقبولی را عنوانی رفیق داوود راوش نشر نمودند، آن پیام بعداً با همان سرعت نشرشده از صفحۀ شان پاک گردید.
رفیق طرف صحبت من از کابل ،نام رفیقی وخانم محترمۀ شان را باضافۀ دوسه رفیق دیگر که درجابجا ساختن غیر قانونی وماهرانۀ کارتهای جعلی نقش داشتند، افشا کرد، اما ، من لازم نمیدانم که فعلاً از آنها نام ببریم.درمورد انداختن آرای جعلی درصندوق، اتهام زده میشود که درحدود بیشتر از ده قطعه رای جعلی بداخل صندوق انداخته شده است. رفقای داخل واز جمله این رفیق میگویند که یگانه راه حل انتخابات مجدد وبا شرکت افراد حقیقی که نمایندگان رفقا باشند، میباشد.
رفیق مذکور نظر داشت که در مورد آمدن سایر رفقا نظری نداریم، اما از رفیق کاوه فرزند رفیق گرانقدر وطرف احترام همه حزبیهای اصیل،این گله مندی را داشتیم که دربازیهای فرکسیونی برای حفظ آبرو وعزت بزرگ پدر فقید شا ن،هرگز نباید اشتراک میکرد، تا (چوتاران) سیاسی از نام خانوادگی آنها، به نفع اهداف فرکسیونی وغیر حزبی خود استفاده کرده نمیتوانستند.
یک حقیقت را متذکر میگردم ومیگویم، که درتأخیر نشر جریان کنگره چرا این همه معطلی صورت میگیرد. اعلان نتایج انتخابات رئیس جمهور فرانسه،10 دقیقه را دربرنگرفت واز سایرین همچنان ...
درهمین حزب متحد ملی اعلان نتایج انتخاب رئیس واعضای هیئت رهبری حزب، بلا فاصله اعلان شد.آیا اعلان نتایج انتخابات به کالبد شگافی وکاربرد عملیۀ(  D N A)ضرورت دارد.؟ ویا چطور.وگرنه این تأخیر برای چیست؟درحالیکه شرینی یی تولد قبلاً توذیع گردیده است.

بادرودهای گرم: جلیل پرشور 

ادامه دار

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۸, دوشنبه

دوستان وهموطنان گرانقدر !


 

گابریل گارسیا مارکیز، نویسندهء بزرگ امریکای لاتین،چه زیبانوشت :

 اگر قلب برسینه ام می تپید،نفرتم را بر یخ می نوشتم وطلوع آفتاب را انتظار میکشیدم.

نگرفتن درس عبرت ازگذشته وعدم استفادهءهمه جانبه ازآنهمه ارزش ها و تجارب طلایی درعرصه های سیاسی-اجتماعی وحکومتداری ایکه مدتی با مشارکت توده های وسیع مردم که صاحبان اصلی وطن بوده وبار زحمات گوناگون وطن را بانثار گوشت وخون خود وفرزندان شان بدوش کشیده وهمیشه ضامن استقلال،آزادی،پیشرفت، بقای وطن ودفع وطرد اشغال گران و تجاوزگران همین مردمان عادی وزحمتکشی اند،که حاصل همه قربانی های مردم به حساب چند مقام دولتی فاسد ویا خانواده های معلوم الحالشان ثبت تاریخ(!)گردیده است .
مشکل اساسی نسل فعلی مبارزین عدم توجه  به آن حلقۀ اساسی، گم شده ویا بباد فراموشی سپرده شده ایست، که حتی دامنگیرپُرمدعاترین احزاب وشخصیتهای (چپی،دموکراتیک ومردم سالار)،دررأس رفقای حزبی یی همیشه هم سنگرومدافع صدیق مردمان زحمتکش گردیده است.
درحالیکه عدم اهتمام دراین زمینه را محکوم میکنیم، خواهان آن هستیم تا انکشافات اخیر سیاسی- نظامی،قرارداد موجودیت درازمدت نیروهای امریکایی درافغانستان وچگونگی روابط چندین جانبۀاعلان شده ونامعلوم  استخباراتی بین امریکا ودولت فعلی را که بدون شک تأثیرات جدی در مسیریافتن شیوه های دولت سازی،فعالیتهای اقتصادی،فعالیت های فرهنگی ومهمترازهمه ساختمان،نحوۀعملکرد وتوانائیهای دفاعی-امنیتی ومجهز شدن قوای مسلح باکادرهای مجرب وبسلحۀ طرف ضرورت وسایر موارد بازی میکند.
مشکل بزرگ دراین زمینه بقاویاخروج وعقب نشینی این نیروها وهمراهان شان نیست، مشکل دراینست که مردم،پارلمان ونهادهای مدنی حقوقی واحزاب سیاسی این وطن درجریان هیچ مذاکره وقراردادی قرار  داده نمیشوند،درحالیکه مردم اصلاً ازین جریانات خبر نیستند.
امضای توافق راه بردی بین افغانستان وامریکا،با آمدن مخفیانه وشبانۀ آقای اوباما وامضای عجولانۀ اسناد قبلاً توافق شده درنیمه های یک شب پر از اصطراب که خروج عاجل اورا درقبال داشت وپس لرزه های مخالفت بنیادگراها ویا(نیروی مرموزهمشه حاضر درصحنه ،انفجار وانتحار) که باعث مرگ وجراحت تعدادی ازمردمان بیگناه گردید، این سوالات را بمیان میآوردکه:رئیس جمهور امریکا که باوجود داشتن حمایت اردوی بی سر وبیپای ناتو،قوای مسلح افغانستان وشبکۀ وسیع افراد مخفی، نمیتواند یکروزوآنهم درقصر ویا پایگاه نظامی باقی بماند، چه اعتمادی به آیندۀ نظام ومؤثریت قوای خودشان درافغانستان،برای نابودی لانه های باقیماندۀ بنیادگراین خونریزی داشته باشد، که درطول ده سال گذشته از طرف شبکه های (مرموز)چندین بار قوی تر گردیده وبرای مردم ما ترس آورتر شده اند.باورهای مردمان ما گویندۀ این حقیقت است که اگر امریکا ومتحدینش میخواستند ویا بخواهند، درظرف یکماه نه تنها آنهارا از افغانستان،بلکه از آشیانۀ اصلی شان یعنی گاکستان، پاکسازی کرده میتواند.اما، منافع درازمدتش ایجاب میکند که این نیروها نابود نگردند.
هموطن گرامی!

درسهائیکه باید از انقلاب وحوادث خونین ناشی از سپردن سرنوشت وطن ما بدست تاریک ترین حلقات ومحافل عدالت ستیزودشمن با تساوی حقوق انسانها وسیطرۀ یافتن تمام شبکه های عقبگرا وضدانقلاب منطقه وجهان،باآمدن نماینده گان شریر ترین کشورهای بنیادگرای عرب،منطقه وجهان درترکیب هیئت مجاهدین(پیروز شده برشرک وکفر«!؟»)ازطرف (جیزگر ورهبر)تمام نیروهای تشنۀ قدرت ازطریق تجارت دین وبه آتش کشیده شدن کشورهای (یاغی) شده بتاریخ هشتم ماه ثور1371 وهزاران رویداد خونین،وطنفروشانه وغیر قابل قبول برای هیچ دین وآئینی،نسل امروزی،ما وکلیه تحول طلبان دموکراتِ عدالتخواه باید آموخته باشیم، بدون شک ،برای اتخاذ سیاستهای سالم ملی وحزبی ،میتوانند رهنما ورهبر خوب اقدامات جمعی وفردی یی ما ،دراین زمینه ها میباشندکه بائیست از آنها بدرستی استفاده کرد.

این رسالت بشرط آنکه با چشمان باز،اسناد وحقایق راببینیم وبخوانیم وبا گوشهای شنوا فریاد های زجه ونالۀ ملیونها انسان مظلوم ومحتاج  ونظریات همرزمان  وهمه ترقیخواهان را بشنویم وبا صداقت وتصمیم قاطع ازطریق ترک دشمنیهای شخصی وتصفیه حسابات فردی خود(ما) وحفظ دشمنیها با سائرحلقات وطنپرست(ملی- مذهبی)، با ترک ابدی خود محوری وسیاستهای(تک حزبی)، نهضت وطنپرستانه وعدالتخواهانۀ وطن راواداربه دادن (کفاره وتاوان کجروییهای)خود نسازیم وهمین لحظه تصمیم بگیریم تا از(مورچل)های خودساخته بنام(اصول وپرنسیپ) که چیزی جز جال شکار پرندگان نیست، مردانه وباارادۀ بزرگ انسانی وجرأت سیاسی وحزبی خارج شویم، وهرکدام ما داوطلبانه ترنسبت بدیگری، بسوی رفقا ، بطرف آنانیکه بناحق آنها را دشمن (کثیف) قلمدادکرده ایم،بشتابیم،ویک دیگر را درآغوش بگیریم وبا سردادن گریه وریختن اشک ندامت ازکار کردهای نادرست وفرصت سوزمان،صف واحدی را باردیگر بوجودآوریم که مایۀ افتخار خودما، ضامن اتحاد بزرگ وطنپرستان وعدالتخواهان، باعث آرامش ارواح سرگردان همه مبارزین وقربان شده گان نبرد علیه ظلمت وجهالت وتسکین دهندۀ دردها وآلام هزاران خانواده وهمرزمان منتظرفرارسیدن (روزوحدت وآشتی رفقا)گردد.
ما ایمان کامل داریم که مصالح وطن،فشار مردم،فشاروجدانهای پاک خودما وفریادخونین مادروطن که سالهاست آب وخاک یکی اززیباترین قلمروها باخون، اشک، آتش آغشته است وفریاد گرسنگان ومحتاجان مظلوم وطالب صلح وحداقل وسایل زندگی انسانی،درفضای این وطن طنین انداز میباشد،ولی گوش شنوایی واحساس مسئولتی ازطرف حکام داخلی وخارجی این وطن وجودندارد.بناً، این روز(وحدت رفقا واتحاد وطنپرستان عدالتخواه)آمدنیست واین آشتی وتفاهم دربین لایه های اصلی مبارزین صادق وحزبیهای واقعی تحقق یافتنیست، زیرا،ما راهی برای بقا، مبارزۀ هدفمند وتحقق اهداف بزرگ انسانی ملیونها انسان مظلوم، توهین شده وطرف غارت وتجاوز قرار گرفته ،جز وحدت وترک دشمنیهای داخلی و(پوچ) موجود نداریم.
شاید برای تعدادی خواندن این جملاتی که با اشک وطپش قلب همراه است، خنده آور ویا(مضحک ) باشد، اما،برای مبارزین واقعی،برای فرزندان واقعی مردمی که بارها طرف اشغال،تجاوز وچوروغارت همسایگان وابرقدرتان قرار گرفته اند،هرگز نباید قابل قبول باشد که بقیۀ عمر شان را درادامۀ دشمنیها وتبلیغات منفی علیه همرزمان شان سپری نمایند.


وقتی به مجموع رویدادهای بیشتراز دو دهۀ اخیرافغانستان،آن بخشهائی که درمقابل دیدگان مردم واقع گردید، ازجمله:  ( بحران های داخل حزبی « ح د خ ا » ، «حزب وطن»،تشدید اختلافات حلقات بالایی وپائینی ی حزب ودولت درمورد نحوۀ کنارآمدن با طرحهای سازمان ملل متحد،این سازمان جهانی ی همیشه زیرفرمان امریکا ومتحد ینش وگروه های جهادی-  سیاسی تفنگداروطرف حمایت غربیهای دموکرات، عربهای بنیادگراوتسلیمی ی قدرت که بعداً پیروزی مجاهدین نامگذاری شد، اجازه نیافتن حضرت صبغت الله مجددی به سپری کردن دوماه رهبری توافق شده درپاکستان، به حاکمیت جهادی،اعلام امارتهای اسلامی تا سرحد قریه وقشلاق،به تقسیم منابع دولتی وشخصی بحیث مناطق متعلق به فلان قوماندان،حزب وقوم،تقسیم وترکۀ همه داراییهای مردم بشمول طیارات ،راکتهاوتانک وتوپ اردویی که بزرگترین اروی منطقه بود، بنام غنیمت(قیچی کردن قالینها وفرشهای دولتی  به آغاز کاردفاتردولتی درسرحد فرهنگ مندوی مجاهدین برای رسیدن به اهداف نیک انسانی وتحقق آنچه رسالت میهنی ووسیع شمول مان قیمت یافته اند،همین اکنون بدون شک به حزبی یکپارچه،آگاه بعمق دشواریها،مبتکر،خبر ساز، مطرح وقابل محاسبه درعرصه ها و بازیهای داخلی وخارجی، دارای برنامۀ علمی وشناخت دقیق درمورد توان های کمی وکیفی وعمق باورها وپابندیهای احزاب وحلقاتیکه آنها راهمسنگران عقیدتی وسیاسی ویا متحدین خود وانمود میسازیم، وبا تعدادی از آنها توافقات وقرارداد های اتحادی- سیاسی را امضا کرده ایم، ضرورت جدی احساس میگردد.
 ما بدون شک براساس پیشینه های سیاسی- عقیدتی مان ورسالتی که خودآنرا برگزیده ایم،به حزبی غیرخودمحور،دموکرات،خدمتگار مردم وجدأ متواضع  ولی صاحب غرورملی ورزمی ،ادامه دهندۀ صدیق راه تمام مبارزین گذشته وانتخاب رهبری یی ضرورت داریم که متواضع، عادل،دموکرات ،دشمن تبعیض وقاطع درمبارزه باشد !
حزبی را که باید دوباره فعال بسازیم،بهیچ وجه نباید از خوبیها، اقدامات سالم ملی ،اجتماعی،اقتصادی وفرهنگی حزب دیروزتهی ساخت وبر اساس دیکته ، سفارش، فشار وبرداشتهای فردی ویا حلقه یی دیگران بسازیم.
ما،نباید برای جلب اعتماد امریکاییها وسایر نیروهای همرکابش،ازهمه مواضع سیاسی ،ملی وعقیدتی خود بگذریم وبه این بیندیشیم که چه کاری کنیم  تا( خنده ، شاباش ، آفرین ویا تحسین) امریکا را نصیب شویم. تحسین کشوری را که رهبرانش درطول موجودیت آن کشور به هیچ ملیت ورهبری وفادار نبوده ودربدترین حالات بهترین دوستان وعلامانش را دربدل ( تیل،موادخام دیگر،بازیهای سیاسی وتحقق اهداف مقطعی اش، قربانی کرده است.امریکا سیاست ثابت،درازمدت وبقول وطنی ما،قول وقرار ندارد.ماباید بجای گفتگو با مهرهای افغانی- امریکایی، با همونان عزیز خود، باروشنفکران،حلقات فرهنگی ودانشگاهی،با احزاب وحلقات هموطن خواهان آزادی،استقلال ،ترقی وعدالت ، نزدیک شویم، ولو دیروز باهم جنگیده باشیم وخونهای همدیگر را درجریان جنگ ریخته باشیم،زیرا دستآورد هر جنگی ،غلبه یافتن، کشتن اشغالکردن قلمرومخالفین وسرکوب کردن تفنگ بدستان دشمن استو دروطن ما میگویند که: درجنگ حلوا تقسیم نمیشود،واضافه میگردد که درجریان جنگ بدشمنی که بقصد مرگت کمین گرفته، دستۀ گل تحفه داده نمیشود .نیروهای درگیر درجنگ ومخالف با حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان وحزب وطن، بجای استفاده از مرمی برای کشتن یک نفر، حتی از راکت استفاده نمودند.
باید وهزار بارباید باصداقت تمام برای ایجاد جبهۀ بزرگ ترقیخواهان ونیروهای ملی- سیاسی ومذهبی، فعالیت کنیم وصداقت مانرا دراین زمینه بدیگران ثابت نمائیم.
نیروهای دشمن با حزب دموکراتیک خلق افغانستان وحزب وطن،بنوبۀ خود باید احساس مسئولیت نمایند وازنشرآهنگهای کهنه وزنگ زدۀ (کفر،کمونیست وبیدین) درمورد کارمندان نظامی- ملکی وحامیان صدها هزار نفری جمهوری دموکراتیک وجمهوری افغانستان،بحکم اهداف دوراندیشانه وملی، برای خودداری کنند،که مخالفین شان درجبهۀ مخالف میتوانند با نشر ده ها هزار سند واتهام نامه مبادرت بورزند وباین وسیله آخرین امکانات برای ایجاد صف واحد ملی،درشرایطی که بود ونبود این وطن متعلق بهمۀ ما باخطرات جدی مواجه گردیده است.
درفرجام باید اذعان نمود که خواهران وبرادران هموطن وعزیز!
این وطن از ماست وباید سرنوشت آنرا خود رقم بزنیم.برای تعین سر نوشت وطن مشترک،همکاری واتحاد عمل تمام مردم ما اصل عمده واساسیست.وحدت عمل خود درگرو اتحاد بزرگ ابنای این وطن قرار دارد که به اقوام،زبانها، مناطق ،مذاهب وفرهنگهای مختلف متعلق هستیم. این تعلقات ووابستگیهای فرهنگی وقومی بناید به هیچ صورت باعث تفرقه وجدایی ما گردد.نیروهای سالم سیاسی ومذهبی باید درک کنند که ما فقط ازطریق دادن اهمیت یکسان به همه مردمان این وطن وداشته های فرهنگی یی اقوام خورد وبزرگ این سرزمین زخمی وبربادشده، میتوانیم از روابط رعیتی –اربابی به حقوق شهروندی وارزشهای جامعۀ متمدن دست یابیم.
برای نجات وطن از اینهمه بحرانها ودشواریهای طاقت فرسا ،وحدت دربین احزاب خورد وبزرگ اگرچه از ارزشمندی برخوردار است،اما حلال کل مشکلات وطن نیست.افغانستان ومردم آنرا نجات دادن ومرهم گذاری برزخمهای دیرینۀ این مردم مظلوم وزحمتکش، اتحاد بزرگ میهنی را میطلبد که باید همه دارندگان وجدانهای بیدار وصاحب وقار سیاسی، بهرحزب وگروه سیاسی ومذهبی ایکه تعلق دارند، بنام وطن مشترک ومردمان محتاج ومظلوم آن، به دشمنیهاها وکینه توزیهائیکه بذر آن بدستان دشمنان دور ونزدیک وطن ما صورت گرفته است،خاتمه دهند ودین اسلامی، اخلاقی وانسانی شان را دراین بدترین شرایطی که سرنوشت وطن مارا به بربادی میکشاند،صادقانه انجام دهند.
پیروز باد اتحاد بزرگ وسراسری وطنپرستان وترقیخواهان عدالت پسند تمامی مردم افغانستان!
بادرود فراوان: جلیل پرشور 

نظریات، انتقادات وپیشنهاد های تان را به این آدرس ارسال نمائید: porshoor@gmail.com