هموطنان گرامی ما، درداخل وخارج باید بدانند که حوادث خونین ناشی از انفجارات،عملیات انتحاری،اختطافهاوترور سران و اشخاص بلند رتبۀ نظامی- ملکی،روحانی وقومی حکومت و ترورافرادکلیدی درهفته های اخیر درشمال وجنوب غرب افغانستان،توضیح کنندۀ خطیربودن اوضاع امنییتی، بی ثباتی سیاسی وپلان گذاریهای دقیق مراکز سیاسی- استخباراتی کشورهائیست، که هیچ نوع سر پیچی وبی اطاعتی از اوامر واهداف شان درافغانستان را به هیچ کسی اجازه نمیدهند،ومیخواهند بهرقیمتی فقط سناریویی خودرا تطبیق کنند وبس . مشکلات رو به فزونی گذاشتن مشروعیت ولسی جرگه واحتمال تعویض (62) نمایندۀ درشرائط بدون رسیدگی به صدها مورد خیانت وتخلفات انتحاباتی که بحران آفرین گردیده است،تقابل وجنگ تبلیغاتی قوای سه گانۀ دولت، گلایه ها وانتقادهای رئیس جمهورازنیرو های امریکایی وناتو وتمایل نشان دادن به تقارب سیاسی- نظامی باچین ،روسیه،ایران وپاکستان، درزیرباران راکتها وخمپاره های پاکستانی علیه مناطق شرقی وطن ما که تا حال هیچ نوع واکنش رئیس جمهور ومسئولین نیروهای مسلح کشوررا در قبال ندارد؛ زمینه ساز تبصره ها وشکل گیری ترس ونگرا نیهای زیادی گردیده است، و باعث شده که همگان بپرسند که این خموشی کاخ ریاست جمهوری وتماشاچی باقی ماندن اینهمه قوتهای خارجیی مصروف جنگ علیه تروریزم وتجاوز(!) برضد افغانستان،برای چیست وچه اهدافی را درقبال دارد. در چنین شرایط، نه فقط اهل سیاست،بلکه مردمان عادی افغانستان،از توافق پنهانی قوت های خارجی درحال ترک کردن این وطن، با گروه طالبان، حزب اسلامی وسائرتفنگ داران شامل جنگ بادولت ونیروهای خارجی ی طرف حمایت شبکه ها وکشورهای بیرحم وتجاوزگر ،مثل پاکستان وسائر دولتها وشبکه های افراطی وحلقاتی ازاستخبارات غربی وعربی ایکه درعقب این نیروهای قراردارند؛ برای آن درحالت تشویش بسرمی برند، که سالها شاهد خرابیها،چور ،غارت ونسل کشی این گروه هاوحلقات درگوشه گوشۀ وطن شا ن بوده اند.ازین رو برای مردم وطن ما ،درمورد شناخت گروه های خون ریزوغارتگر،ضرورتی برای تبلیغ وآکاه سازی وجود ندارد؛ زیرا این مردمان شریف و مظلوم ،سالها باگوشت وپوست شان ماهیت هرانسان، گروه وهمسایۀ شریف ، متجاوزوخاین را بخوبی درک کرده است. اکنون که نیروهای خارجی،دررأس ایالات متحدۀامریکا وانگلیس میخواهند، قبل از ترک وطن ما، بهر قیمتی طالبان وگروه های معیتی جنگی اورا شامل حاکمیت دولتی سازد، وپلان راکت باران شرق افغانستان را بهدف جاگزین ساختن نیروهای جنگی تحت حمایت پاکستان ،سازماندهی وعملی ساخته اند؛ برای هیچ چشم بصیری پوشیده باقی نیست که ، امریکائیها واسلاف شان که همین (انگلیسها)ی کهنه کاراستعمارگرمیباشند، برای تداوم حضور نیرومند دائمی خودشا ن دراین منظقۀ مهم ستراتیژیک وحفظ آبرو(!) وموجودیت پاکستان این مولود لابراتواری استعمار ولشکریان جهانی بنیاد گرایی تحت فرمان شان، تصمیم گرفته اند،تا فرارسید ن (5- دسامبر) سال جاری ( کنفرانس بن دوم )، طالبان وهمقطاران جنگی ودشمن با صلح ودموکراسی همرکاب شانرا درمناطق قندهار الی جلال آباد ونورستان که همان (لوی قندها، لوی پکتیا ولوی ننگرهار) میباشد؛ جابجا گرده وقدرت محلی رادراختیار آنها قرار دهند. با انکشافات اخیر سیاسی ومذاکرات پنهانی ،گاهی انتقاد وگاهی تقارب ودلجویی از پاکستان،حلقاتی معتقد شده اند،که باچابجا ساختن طالبان درشرق ،جنوب وجنوب غرب افغانستان،درمورد حل مشکل اصلی بین افغانستان وپاکستان ،رسیدگی خواهد شد،وبه احتمال قوی که تلاشهای خارجی،بازیهای سیاسی واقدامات جنگی –استخباراتی- مذهبی وحریداری افراد وگروه ها ازطرف پاکستان، بیتفاوتی وشاید علاقمندی بدون اظهار مردمان واحزاب آنسوی دیورند،که متأسفانه تمام اقدامات تروریستی وتجاوزکارانه علیه سرزمین افغانها،ازهمین مناطق پشتون نشین وبلوچ نشین ،صورت گرفته وادامه دارد؛دست به دست هم داده وباعث شناسایی خط دیورند،این (زخم خونین که با شمشیرامیر عبدالرحمان خان)بروی سینۀ افغانستانترسیم گردید،شود. امروز مردمان وطن ما که قربانیها وتلفات فراوانی را بخاطر حمایت از جنبشهای رهایی بخش خلقهای بلوچ وپشتون آنطرف خط استعماری دیورند،تاهمین اکنون میپردازند، متیقن هستند که معمار اصلی آن خط ،بادارووادار کنندۀ امیر بزگوار(!) عبدالرحمان خان،باقوای صدهامرتبه مجهزترازدوران گذشته وباصلاحیت تصمیم گیری(دلخواه)دراینطرف سرحد تشریف دارد ،وهرگز اجازه نخواهد داد که قرارقبلی اورا کسانی از اهمیت ساقط کنند،وبه پاکستان ،این فرزند واقعی او،صدمه برسانند لذا،بعد تسلیمدهی مناطق وسیعی درداخل جغرافیای فعلی افغانستان به گروه طالبان که به خط (حایل )بین افغانستان وپاکستان، تبدیل خواهد شد،وپاکستان با آرامش بیشتری برای تحقق اهداف تجاوزکارانه وسیطره جویانه اش علیه وطن ما وهندوستان ،ادامه خواهد داد. زیرا،پاکستان که همسن وسال اسرائیل است،برای همین منظور ایجادگردیده وتابع قول وقرار وتعهد نیست. زیرپا کردن قراردادژنیو باجمهوری افغاستان درمورد عقب نشینی قوتهای اتحادشوری وتشدید جنگ وتجاوز علیه افغانستان،مارا به این امر معتقد میسازد که باردیگر وبا وجود جابجا سازی طالبان درمناطق وسیع مرزی با خط دیورندوحتی برسمیت شناخته شدن خط دیورند،آرام نخواهد بود،مگر آنکه مردم ما به فعالیتهای گماشتگان وحلقات مزدور پاکستان دروطن شان خاتمه دهند وبه مشت واحد تبدیل گردند. مشت واحد شدن مردمان یک کشور بدون تأمین عدالت وتساوی حقوق شهروندان درکلیه ساحات زندگی ،هرگز امکان پذیر نیست.ازین رو مردم ما به دولت عادل ،دموکرات ،جوابگو ،وطندوست وغیر وابسته به قوم خاص ضرورت دارد.این هدف عالی نیز بدون شکل گیری وتشکیل احزاب قدرتمندملی ،ترقیخواه وظلم ستیز وواقعأ دموکراتیک ،امکان پذیرنحواهدشد. دراوضاع واحوال متشنچ ،بحرانی وخطرناک فعلی ،باید برای مردم وخاصتاً جوانان انگیزه داده شود،آنهاراباید باعشق وطن پرستی وروحیۀ فداکاری نسبت به وطن ومردم آن تربیت وتجهیز کرد.نبود این ارزشها دربین مردم وجوانان ،باعث قوت یافتن متجاوزین وعمال آنها گردیده است. مردم وطن ما ضرورت وحق دارند ،تا دشمنان ودوستان خارجی وداخلی خودرا بشناسند ،درغیر آن حاکمیتها،تنها باقی میمانند وسقوط مرگبار درانتظارشان است. عدم تشخیص وشناسانیدن دشمنان ودوستان مردم ما، به شهروندان وخاصتاً به نیروهای مسلح وکلی گوییهای بیمفهوم دراین مورد حیاتی ،باعث ضعف مقاومت وروحیۀ رزمی سربازان وافسران وپائین آمدن سطح مورال مردم گردیده است .باید به این تفسیر های رنگارنگ وهرروز درحال تغییرازدشمنان وطن خاتمه داده شود.چطور مردم باورکند که عامل انفجار وکشتار بیرحمانۀ سه روز قبل ، امروز هم پیمان،دوست ،برادر وهمسایۀ نیکِ مسلمان وانمودمیگردد.چنین عملکردهای سیاسیی ذوقی ویا منفعت جویانه ،باعث سلب اعتماد سیاسی وملی از حاکمیتها واحزاب میگردد. باید، جدی وبااهمیت پنداشته شود که اگرشریک ساختن طالبان وشرکایش درادارۀ قدرت دولتی، بخاطر تأمین صلح وختم جنگ باشد، وواقعاً بتواند این هدف را درصورتیکه خود هدف درنزد مجریان داخلی وخارجیی این پروسه وجود داشته باشد،اقدامیست جدأ قابل حمایت که باید بیشترازاین درزمینه غفلت نشود.اما، تأسف واحساس خطر اکثریت مردمان عدالتخواه ودموکرات وطن دراینست ، که ازیکطرف پاکستانیها بجای طالبان وتیم همراهش ،جانب اساسی گفتگو وتفاهم احتمالی میباشد واز طرف دیگر همه دیدارها وپیشرفت توافق دراین زمینه که نهایتأ برای مردم ووطن ما،سرنوشت ساز میباشد؛ بدون آگاهی مردم ونیروهای اثرگذار ومطرح سیاسی کشور ادامه دارد وبدون شک روزی فرارسیدنیست که این توافقات استخبارتی رسمیت پیداکندوبالای مردم و جغرافیۀ سیاسی وطن ما ،تحمیل گردد . در آنروز بدون شک، صدها وشاید هزاران دست قبلاً آماده شده را هدایت بدهند،که باید بدون سوال وتبصره ،چند بار بالا وپائین شوند واسنادی را (صحه) بگذارند، که ندامتهای احتمالی بعضیها،بمثابۀ(خینۀبعدازعید) اهمیت بیشتر پیدا نکند. درچنین حالتیست که باید صدهاباربه خاطر نبود وحدت وطنپرستان ،عدم موجودیت اتحاد ترقیخواهان دموکرات وناسیونالیستان واقعیی غیرمحدودنگر ودرکمبود یک اپوزیسیون واقعی وغیرمعامله گروعاشق وطن ، نه تنها افسوس کرد ،بلکه از صدق دل گریه را سرداد. میخواهم ازآنعده ازروشنفکران وحاملان شعارهای ملی گرایی ومفتون حکومتهای ریاستی ومرکزی قدرتمند، بپرسم که: آیا ،تسلیم کردن احتمالی ولایات « قندهار، ارزگان، زابل، هلمند، پکتیکا،پکتیا،خوست،ننگرها، نورستان ولغمان » به طالبان وتیم همراه ، رفتن ویا قبول کردن نوعی از { فدرالیزم } وسپردن اختیار یک منطقۀ وسیع بدست یک قوت مسلح یک قوم وزبان، نیست .؟اگر با این پلان همنوایی شود، آیا ،این خود قبول کردن شکلی از فدرالیزم نیست ؟دراینمورد، باید بدون عصبانیت فکر شود وآگاهی بخشیده شود. زیرا،اقدام فوق بدون شک واکنشها وموضع گیریهای مختلف این چنینی را درقبال خواهد داشت.آیا،خموشی اختیار کردن دراین زمینه، باید بمعنی بلندکردن دست توافق ارزیابی گردد؟. قابل تذکر دانسته میشود که درپهلوی خطرآفرینی پاکستانیها،نباید ازمداخلات واهداف غیر دوستانۀ زمامداران ایرانی درمورد کشو مان چشم پوشی نماییم.ایرانیها که زمانی با بی سرحد بودن اسلام ،سیلی از افغانهارا به مهاجرت تشویق کردند، سالهاست که مشکلات فراوانی را برای مهاجرین ما،بوجود آورده ومیخواهند درهر موردی با ایشان مشوره شود ونقاط نظر شان ولو با منافع ملی ما،درمخالفت قرار داشته باشد،برآورده گردد. اینجاست که همه گروه ها وحلقات وطنپرست وبا احساس ملی،دوراز تعصبات کورقومی وسمتی،برای نجات وطن وتعین سرنوشت مشترک سرزمین آبایی مان،گردهم آیند وموضع مشترک وسالم ملی را اتخاذ کنند .درغیر آن همه میدانیم که آنهائیکه تحت هر بهانه وپلانی آمده اند،مطابق دلخواه، کارشان را انجام میدهند.
درنبود قوتمند (ما ومتحدین)ما،درعرصۀ سیاسی وطن، هر انکشاف وتغییر ناسالم،امکان پذیر است.
جلیل پرشور 5/5/1390