(29) اسد سال آینده، انتخابات ریاست جمهوری
یاکنفرانس(بُن دوم)ویا دعوت لویه جرگه؟؟؟!
جلیل پرشور
اخیرا ً کمیسیون مستقل ( ! ) انتخابات اعلام کرد که رای گیری بخاطر انتخاب رئیس جمهور افغانستان ، بتاریخ 29 ماه اسدسال آینده آغاز میگردد. رئیس کمیسیون درمصاحبهً مطبوعاتی خود دلایلی را در مورد ضرورت به تعویق انداختن موعد انتخابات که مطابق به اساس قانون اساسی ، باید درماه جوزای سال جدید برگزارمیشد مطرح کرد که یک فرد عادی ونظاره گر حوادث نیز نباید آن موارد را برای توجیه زیر پاگذاشتن قانون ونداهای مکرر پارلمان واحزاب سیاسی کشور ، به زبان آورد. رئیس کمیسیون انتخابات تمام اقدامات سنجیده شده وغفلت عمدی مقام ریاست جمهوری ،ماشین دولتی همنوا با را ًس قدرت وحامیان جهانی این روند سینه خیزسیاسی را به زعم خودش تفسیروتحلیل ( عالمانه ) نمود، و به عقل خودش نه تنهاقناعت مردم ومخالفین دولت را فراهم کرد بلکه قانونی بودن این تا ًخیر ( مصلحتی) را ثابت کرد . !
حال که کشمکشهای شورای ملی وسائر حلقات صاحب نفوذ و دارای قدرت واکنش دولتی وغیر دولتی، گاهی با نرمش وزمانی با مصاحبه ها وافشاگریهای بیموقع وکم اثردرمورد غیر قانونی بودن به تعویق انداختن موعد انتخابات ریاست جمهوری به اشکال مختلف بازتاب می یابند ، وجنگ قدرت وچانه زنی شان به خاطرکسب امتیازات مالی ویا گرفتن تضمین بخاطر ابقا درمناصب اداری فعلی ادامه دارد ، باید دراین موارد توجه گردد وتدابیر لازم اتخاذ شود.
اول : چرا دستگاه عریض وطویل وپرمخارج ریاست جمهوری ، چهارسال تمام را با بیتفاوتی کامل دربسا موارد حیاتی زند گی مردم وازجمله درمورد آمادگی بخاطرمساعد ساختن زمینه ً انتخابات ریاست جمهوری که باید درزمان معین وبه حکم قانون اساسی درماه جوزای سال آینده عملی میگردید ، سپری کردند ، ویکباره ازعدم توانایی شان دراین زمینه اولا ًبه مردم خبر دادند وبعدا ً توافق نماینده ی امریکا را ( ریاست جمهوری جدید)درمورد به دست آوردند.آیا ، این پلان قبلا ً اتخاذ نگردیده بود ؟ .
دوم : افواهات خبری غیر رسمی وچندین رنگ شدن بازیهای سیاسی واوپراتیفی را ًس هرم وحامیان جهانی ایشان ازیکطرف ووضع غامض چندین ولایت مرزی شرقی وجنوبی وطن ازجانب دیگر ، باضافه ًتوضیحات تعدادی از مجریان پروسهً انتخابات که جدا ً برای برگزارشدن عادلانهً (!) انتخابات احساس مسوولیت میکنند ،این مفکوره را خلق میکنند که احتمالا ً این انتخابات در (29) اسد نیز برگزار نخواهد شد. تعدادی از افراد وشخصیتهای سیاسی، احتمال دائر شدن کنفرانس مشابه ( کنفرانس بُن) را مرجح تر میدانند واستدلال میکنند که مقامات تصمیم گیرنده وکلیدی خارجی وآنهائیکه باید از طریق انتخابات درمناصب شان مجددا ً انتخاب ویا ابقا شوند، بحرانی بودن اوضاع ولایات سرحدی وآشوب زده را تمسک گرفته واین ماًمول را ازطریق برگزاری کنفرانس جدید ( بُن دوم )، به سر میرسانند . چیزیکه شاید به برداشت آنها عملی شدن مَــَثل ( نه سیخ بسوزد ونه کباب) را عملی سازد ، درحالیکه کباب را شاید به خاطر نوش جان(!) کردن وکیف نمودن خودشان نمیسوزانند نه بخاطر ترحم به حال قربانی.!!
سوم : ازمدتی به این سوً شخص رئیس جمهور با اتخاذ سیاست گویا مخالف دربرابر عملیات نظامی نیروهای خارجی مدافع حاکمیت که تلفات افراد ملکی را ببار می آورد ، درتلاش آن است که موقف ملی اتخاذ نماید وبه مردمان وطن ، خاصتا ً مناطق آسیب رسیده بفهماند که اوبا امریکایی ها وسائر نیروهای ایساف ، بخاطر اقدامات عسکری خودسرانهً آنها علیه مردمان ملکی مخالف است ،واگردر این زجه ، ناله وگریه ً مقامات ارشد دولتی افغانستان برای دریافت حقیقت کوشش شود ،بدون شک معلوم خواهد شد که این نوع تلاشها جز ً اقدامات تبلیغاتی وایجاد ( کـَوَر ِ ) مصنوعی ناسیونالیزم سیاسی وموًقتی ، خاصتا ً درآستانهً انتخابات مجدد ریاست جمهوری وشوراها میباشد،درغیر آن اگر هدف نرسیدن تلفات بمردم ملکی وجنگ علیه بنیادگرایان داخلی وخارجی آشتی ناپذیر است، چرا به سوی ملی ساختن وهدفمند ساختن اردو وقوای امنییتی وطن وتصفیه ً نیروها وافراد چند طرفه وستون پنجم ازسیستم اداره ی دولتی اقدام نمیکنند وعمال مشهود پاکستانی وهمرکابان همیشه گی بنیادگراهای مشغول جنگ وخرابی را از قدرت دور نمیسازند .
کی میتواند باور داشته باشد که مکتب سوزان ومنفجر کننده گان پلها ، شفاخانه ها،اماکن تاریخی ،فابریکات و پایه های برق ودشمنان فرهنگ وهرنماد ترقی دردیروز ، امروز با صداقت به جنگ ومقابله با تیم افراطیونی برود که سال ها باهم یکجا چراغ های علم ومعرفت وبنیادهای عدل وانصاف را خاموش نموده ، سوختانده اند وچپه کرده اند. جنگ علیه تاریکی وظلمت پیشه گان به وسیله ً چراغ کـُشان و عدالت ستیزان ، نه تنها دستآوردی ندارد بلکه قبول شکست ورسوایی خواهد بود.لذا، بازسازی اردوی ملی وقوای امنییتی ملی وطن که قبلا ً به دستور پاکستان ،ارتجاع منطقه ومشورهً سردمداران عاقبت نیندیش جهان دموکراسی وجیز گران اصلی بنیاد گرایی درسراسر جهان، ازطرف تعدادی از زمامداران فعلی موجود درحاکمیت منحل گردیده ومایملک گرانبهای آنرا به حراج گذاشتند وتحفه دادند ، به وظیفه ورسالت ملی هر انسان وصاحبان قدرت مدعی خدمتگذاری صادقانه به وطن مبدل گردیده است .بنا ً ، به تعویق انداختن موعد انتخابات ، قرینه سازی برای مشارکت مردمان مناطق ناآرام درانتخابات ، تبلیغات توافق شده برای پیدا کردن وجههً ملی و سائر تلاشهای فردی وجمعی داخلی وخارجی به شمول ازدیاد بخشیدن به تعداد عساکر خارجی وایجاد اتحاد های جدید وتلاش برای منقرض ساختن اتحادهای موجود رقیب، هیچ کدام مو ًثریت کارا وثبات دهندهً اوضاع درهم وبرهم وطن را درقبال خود ندارد. بهترین راه حل مشکلات موجود ، درک حقائق وطن ، مشارکت همه گانی ملی وخارج ساختن ماشین دولتی از ( لاک ) تعصب ، بنیاد گرایی ویکه تازی تواًم با استبداد ، ارتشا ً وغارت اموال دولتی وشخصی مردم است که این ( حلقه) ی ساخته شده به دست بیگانگان ودرخارج از وطن ، هرلحظه درحال محدود شدن وحرکت به سوی فامیلی شدن وقومی شدن سیاست واقتصاد دولتی وکلیه امور دولتمداری کشانیده میشود. مقامات عالی رتبهً دولتی باید درعمل ثابت کنند که به همهً مردم تعلق دارند وعملا ً درچور وغارت لقمه های نان محتاجان سهیم نیستند وسعادت خانواده ها ومقربین شان را بر آرامی آحاد مردم ، ترجیح نمیدهند ، درغیر آن این همه تبلیغات سیاسی وجلوه گریهای مذهبی شان هیچ مفیدیتی بحال شان نخواهد داشت.!
اما ،درمورد آنچه به گروه ها واحزاب سیاسی خواهان عدالت ودموکراسی وهر نیروی دیگر علاقمند مشارکت درفعالیت های سیاسی وانتخاباتی افغانستان تعلق دارد ، باید باصراحت گفته شود که :
1 : اولتر ازهمه برای مجموع رفقا وهمرزمان ما( خواه درهرحزب وتشکلی) فعالیت ویا همسویی دارند ، لازم است که همه اختلافات شان را کنار گذاشته وبرای مشارکت درپروسه ی انتخابا ت ریاست جمهوری وبعدا ً شوراها ،متحدانه عمل کنند.زیرا، به تنهایی ودروجود گروه ها وحلقات خورد وکوچک برای تحقق امری بزرگ و سرنوشت ساز رزمیدن ورسیدن به مقصد، کاریست نهایت دشواروشاید بی ثمر. ازینرو، باردیگر برتشریک مساعی وتقارب رفیقانه ً بدون ( رندی وچالاکی ) سیاسی وخالی از هرنوع فریب کاری که آینده ی خوبی برای عاملین این میتود کاری ناسالم درپی نخواهد داشت ، پافشاری میکنیم .
2 : به برداشت ما، بهترین وبنیادی ترین اقدام مسوولانه دراین مورد وبرای تحقق سائر اهداف بزرگ ملی ووطن پرستانه، سرعت بخشیدن به پروسه ی وحدت بین احزاب ( نهضت فراگیر دموکراسی وترقی وحزب متحد ملی افغانستان) است ، که باثر تلاش های نامیمون تعدادی از افراد جاه طلب ومداخله گردراروپا ، قریب است به بن بست کشانیده شود و یا کاهشی درگرمی آن به وجود آید.دراین زمینه از همه فرزندان واقعی زحمتکشان وطن وازتمامی رفقا وهمرزمان واقعی خود میطلبیم که برای تحقق امر وحدت مجدد وصادقانه ی مان، بخاطری ازجان ودل بکوشند که پیروزی این وحدت بدون شک ، سرآغاز شکل گیری وحدت همه جانبه ی رفقا وبستر خوب ومطمینی برای تشکیل جبهه ی عظیم نیروهای ترقیخواه ودموکرات وطن ما خواهد بود.
3 : باید جبههً وسیع نیروهای ملی ، دموکرات وعدالتخواه سیاسی ومذهبی که معتقد به متوقف ساختن فعالیتهای خونریزانهً قوتهای بنیادگرای داخلی وحامیان منطقوی وجهانی آن باشد ، تدارک دیده شود وحتی درمورد همسویی با ائتلافهای موجود وفعال فعلی که اگربه اهداف ودیدگاه های عدالتخواهی ودموکراتیک ارزش قائل گردند ، مطالعه صورت گیرد . ما ، بارها اعلام کرده ایم که به تنهایی کارهای بزرگ ملی را انجام دادن امکان پذیر نیست. حزب ما حتی دردوران حاکمیت خود که صدهاهزار فرد مسلح داشت ، طرح جبهه ی ملی پدروطن را پیشکش کرد وعملا ً میخواست قدرت دولتی را به آن جبهه واگذار کند .حال که نه آن نیروهای عظیم داخلی ونه حمایت مسلح واقتصادی خارجی ونه آن حزب منضبط وصدهاهزار نفری ونه آن سازمانهای اجتماعی مدافع دولت وحزب را باخود داریم ، باید این درک را داشته باشیم که ( تکرویی ) وخود محوری هرگز بجایی نمیرسد وهرگز قادرنیستیم که بدون وحدت صادقانه با همرزمان واتحاد وطن پرستانه با سائر قوت ها وگروه های ترقی خواه وطن ، جایگاه شایسته وفراخور شا ًن سیاسی مان را درجامعه ی بشدت خراب شده وطرف مداخلهً افکار ومکتب های مختلف فکری واقتصادی قرار گرفته ، کمایی کنیم ودر آن مطرح شویم.
4 : رفقای ما ومتحدین فعلی واحتمالی شان باییست که برای اتخاذ سیاست سالم ، بموقع وموضعگیری دقیق درقبال عملی شدن دواحتمال در مورد انتخابات ریاست جمهوری ازهمین اکنون آماده گی بگیرند. اگر بادیدی وسیع ودور از تعصب به قضایا وانکشافات داخلی وجهانی نگاه کنیم ، بخوبی به این حقیقت پی میبریم که بدون تفاهم وآشتی با آن گروه ها ونیروهایی که زمینه های عملی ومنطقی تفاهم با ایشان وجود دارد وبه منافع زحمتکشان وترقی وطن زیان نمی رساند ،به اهداف بزرگ ملی نائل شده نمی توانیم. لذا ، دوری از تعصبات کور وترک نفرت های سلیقه یی وشکلی ، یکی از شیوه های سالم عمل سیاسی و تامین اتحاد برای حل بسا مشکلات بصورت دسته جمعی میباشد.
الف : اگر بجای انتخابات ریاست جمهوری ، طرح کنفرانس بزرگتر ووسیع الشمول تر از ( کنفرانس بُن ) عملی گردد ، ما، باید باتمام نیرو وتوان وبصورت متحدانه نه تنها به خلای ناشی ازغیابت خودمان بلکه برای رفع کمبود ناشی از عدم مشارکت سائر احزاب ونیروهای ملی وترقیخواه دموکرات در آن کنفرانس( لویه جرگه ً احتمالی) خاتمه دهیم وبرای تحقق این امر مجدانه تلاش ومبارزه کنیم . شکست کنفرانس وتوافقات جلسه ی اوپراتیفی گونه ی ( بُن )بخاطر آن بود که تعدادی از افراد ومهره های باصطلاح کلیدی گروه های جهادی ودموکراتان (!) متحد سازمان های جهادی وطالبی درغرب و انتساب شده ازطرف قدرتهای سازمان دهنده ی حمله برحکومت خودکامهً طالبان، ازیکطرف تمام مردم وگروهای اثرگذار سیاسی داخل وخارج وطن را نماینده گی نمیکرد واز طرفی تعدادی از آن افراد شرکت کننده در کنفرانس وتوافقات چندین بارتغییر داده شده ی آن درداخل احزاب وحلقات خودشان ازحمایت کافی برخوردار نبودند.علاوتا ً آن کنفرانس میدان رقابت بین شاه پرستان وجمهوری خواهان بود که درنتیجه امریکا توانست کاندید خودرا ( برنده ) اعلام کند.
یکی از پیآمد های ناگوار توافقات وترکیب هیت رهبری دولت مو ًقت وعبوری در آن بود که جنگ اعلام شده علیه طالبان ، حلقات افراطی پاکستان وعرب وشبکه ی القاعده را به دوش آنهایی محول کردند که تعدادی از آنها وگروه های شان محصول پاکستان ، طرف حمایت بنیادگراهای عرب ،عجم والقاعده وتربیه شده به دست مشاورینی بودند که درآن وقت درصفوف طالبان علیه دولت ونیروهای خارجی حمایتگر آن میجنگیدند. اگر دولت افغانستان ونیروهای خارجی حامی آن میخواهند به اهداف ضد بنیادگرایی خود برسند ، باید تجربه ی قبلی را تکرار نکنند .
لذا ، درصورتیکه کنفرانس وسیع ویا ( لویه جرگه ) ی جانشین انتخابات ریاست جمهوری گردد ،وازاین طریق رئیس جمهور انتخاب شود، وجیبهً ملی همه ی ما است که برای مشارکت حتمی تمام نیروها وحلقات سیاسی واجتماعی موجود درجامعه( بالفعل وبالقوه ) ،مبارزه شود وسهم ومشارکت عملی ومستقیم خود مردم وطن که درگروه ها واحزاب تنظیم نیستند ویا بنابر عوامل مختلف از همراهی با این گروه ها بریده اند ، درآن کنفرانس برجسته باشد .باید به ( لویه جـرگـه ) ها نیز خصوصیت دموکراتیک وانتخابی داده شود درغیرآن هرشخصیت وگروه سیاسی ومذهبی وطن ما میتوانند ، یک دو هزار نفر را جمع کرده ونامش را ( لویه جرگه ) بگذارند واعلان پادشاهی (!)کنند. ( تاریخ وطن ما بارها شاهد این نوع اقدامات قدرت طلبانه ً به ظاهر دموکراتیک بوده است )
این را نیز نباید نا گفته گذاشت که اگر به جای انتخابات ریاست جمهوری درهمان روزیکه مقررکرده اند (29اسد) سال آینده ، کنفرانس جدید ویا لویه جرگه یی دعوت وتشکیل گردد ، این استدلال فعلی رئیس کمیسیون انتخابات واشخاص مماثل آن که به تعویق انداختن موعد انتخابات را برای مساعد شدن زمینه ی مشارکت مردمان ولایات جنوب غرض عادلانه ساختن انتخابات قلمداد میکنند ، هدفیست تاکتیکی وصرف خاموش کردن موج اعتراضات مردم ومخالفین .زیرا اگر درجنوب وشرق وطن صلح وتفاهم مورد نظر حکومت تا ًمین وعملی نگردد ، نه تنها مردمان آن مناطق درانتخابات آینده اشتراک نخواهند کرد بلکه نماینده گان شان را غرض اشتراک درکار کنفرانس ویا لویه جرگه انتخاب نخواهند کرد. دراین صورت دولت تعدادی از شخصیتهای مرتبط به دستگاه را که ساکنان آن مناطق اند ولی درمحلات غیر جنگی زنده گی واز طریق دولت کمک مالی میشوند ، به صفت نماینده گان آن مناطق داخل جلسات خواهد ساخت ونصاب مشارکت مردم واقالیم را تکمیل خواهد کرد(!). دراین صورت شرکت کننده گان این نوع محافل به هیچ وجهه نماینده گان مردمان محل نخواهند بود وبازهم اختلافات عمیق تر خواهد شد.
اکنون میتوان تا اندازه ی دقیق پیش بینی کرد که سیاست به تعویق اندازی موعد انتخابات ازصلاحیت دولتمردان فعلی وطن نبوده واین نهاد های بین المللی وقدرتهای بزرگ جانی اند که تصمیم گرفته اند که دراین زمینه چه نوع برخورد نمایند. ازینرو هر حزب ،سازمان ،حلقه وحتی شخصیت صلحدوست ووطن پرست مکلفیت دارند که درامرمسیردادن اوضاع به نفع بازگشت صلح وثبات ومشارکت همگانی درسیستم های بعدی تصمیم گیرنده و ادارهً دولتی ،نقش سازنده وموًثر شان را ایفا نمایند. هیچ کسی نمیتواند منکر شود که افغانستان به همه ساکنان وفرزندان آن تعلق دارد. ازین رو هر فرد هموطن ما باید درتعین سرنوشت خودش وزادگاهش باحقوق کاملا ً مساوی باسایرین سهم داشته باشد.
ب : احتمال دوم وضعیف آنست که بتاریخ ( 29 ) اسد سال آینده ، انتخابات ریاست جمهوری برگزار گردد. دراینصورت وظیفه ی بزرگ ملی ووطن پرستانهً همه احزاب ، گروه ها وشخصیت های مدافع صلح ، امنییت ، آزادی ، استقلال ، عدالت اجتماعی ومدافعین صادق حاکمیت ملی وتمامیت ارضی افغانستان اینست که کاندید مشترک شان را برای احراز مقام ریاست جمهوری ، بعد غور وبررسی همه جانبه ی خالی از هر نوع تعصب وکوتاه نظری سیاسی ، تعصبات کور قومی ، زبانی وسمتی وبا درنظر داشت فهم ولیاقت وتجربه وداشتن تقوا وعدم آلوده گی به فساد وخیانت واذیت مردم باشد و منافع مردم ووطنش را برمنافع سائر کشورها ازجمله حامیان سیاسی وعقیدتی خود وگروهش ترجیح بدهد ، انتخاب ومعرفی نمایند وبرای پیروزی آن از دل واز جان مبارزه کنند.
ج : منافع کل وطن ومجموع ترقیخواهان دموکرات وعدالت پسند جامعه ی ما حکم میکند که قبل از جروبحث ورسیدن به توافق همه گانی دراین مورد ،برای آن از رکلام ومعرفی نمودن شخصیت ها وچهره های مورد پسند خود ما جلوگیری گردد که این کار باعث ایجاد شک وروحیه ی عدم اعتماد بین نیروهایی خواهد شد که شاید فردا دورهم جمع شوند ومسا ًله ی کاندید مشترک برای احراز مقام ریاست جمهوری را مطرح کنند .لذا ، نباید قبل از توافقات داخلی احزاب وتوافق مجموعی نیرهای همسو، ما اشخاصی را طرف حمایت قرار دهیم وخودرا درناگزیری ها ومجبوریتهایی وابسته بسازیم که اگر فردا بخواهیم تغییر نیت دهیم ، صرف نظر کردن از اقدام بعمل آمده برای ما مستحیل باشد.
د : نیروهای ترقیخواه ومردم دوست وطن ما، جز تا ًمین وحدت درونی وایجاد تشکل وسیع وگسترده ی سراسری وطنی ، راه دیگر وتدبیر سالم وعلمی دیگری برای جلوگیری از تکرار تجربه های ناکام ویا ناکافی قبلی درمجموع انتخابات( ریاست جمهوری ، لویه جرگه ها، شورای ملی وشوراهای ولایتی وولسوالیها ) وهررفرندوم وانتخابات درآینده به شمول انتخابات شاروالیها وهرنوع نمایش قدرت ومطرح شدن شایسته درامرسهم گیری دراداره وکنترول دولتی واجتماعی ندارند . ازین رو،اگرخواهان تغییرات برای بهتر شدن اوضاع وطن وکلیه امورزنده گی مردم هستیم ، باید وصد بار باید با احساس مسوولیت وجدانی برای وحدت واتحاد عملی وسازمانی رفقا ومتحدین خود تلاش صادقانه کنیم.
پیروز باد وحدت همرزمان واتحاد تمام نیروهای ترقیخواه وعدالت پسند افغانستان درنبرد علیه ظلم ، فساد وانواع خیانت !
زنده باد افغانستان آزاد و مستقل ،این خانه ی مشترک همه ی اقوام وملیت های باهم برابر وبرادر !
21/02/2009
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.