۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

ما،هرحرکت وحدت طلبانهء حزبی وهر اقدام آشتی جویانهء عادلانهء ملی را حمایت میکنیم !





اینکه ، ما از امضای سند طرزالعمل ادغام تشکیلاتی بین نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان وحزب متحد ملی افغانستان ، با گرمی استقبال میکنیم واین اقدام رفقارا ،تحولی بزرگ درراه اعادهء وحدت مجدد همه رفقا واتحاد همه وطنپرستان میدانیم،ذوق زده گی و تفنن سیاسی نیست ، بلکه به خاطر تقویهء امید هاوباورهای تا حال نیمه جان مابرای اعادهء وحدت وبازگشت به صمیمیت های رفیقانه ایست که آنرا ظالمانه از ما گرفته اند.
این حمایت مااز گامهای ابتدایی وحدت خواهانهء رفقا، به خاطر آنست که ما رنجها ومحنت های طولانی مدت بی اتفاقی وخانه جنگی های درون حزبی ودرون وطنی را با گوشت وپوست خود تا کنون احساس میکنیم.


حمایت وحدت طلبان ،از توافق رفقای دوحزب ، بعدطی پروسهء طولانی تلاش ومبارزه در این راه آرمانی صورت میگییرد وبه هیچ وجه به نقطهء پایان نرسیده است. ما، بدون شک درپهلوی رفقای مان دردوحزب به توافق رسیده ، حداکثر تلاشهای مان را درراه وحدت همه احزاب ، جزائروشخصیت های حزبی مان که خواهان وحدت ، مشارکت وسهم گیری درسرنوشت حزب وهمرزمان شان به شکل داوطلبانه باشند،ادامه میدهیم وهرگزخسته نمیگردیم. ما، اعتقاد داریم که میتوانیم به مثابهء پل ارتباطی بین حلقات وجزائر ورفقای ما دراحزاب امضا کنندهء سند ادغام تشکیلاتی،نقش وصل کننده ورفیقانه ء خودرا ادا وبخشی از تعهد ومسوولیت اخلاقی مان را با کل امانتداری وصداقت انجام دهیم.


سرانجام، ما برای آن از توافق به دست آمده بدون تاءخیر حمایت کردیم ودراین زمینه صادق وثابت قدم باقی خواهیم ماند ،که درطوی فعالیت حزبی وسیاسی مان از هرنوع تقارب وجوشش وطن پرستانه وترقیخواهانه حمایت کرده ایم وعداوت ،رقابتهای ناسالم وبخصوص دشمنی های بیمورد دربین رفقا ومجموع وطن پرستان را ، زیانبار وآفت در مبارزه ء نیروهای مترقی وحامی زحمت کشان میدانیم.


ازآنجائیکه ،همه اعضای حزب ،دوستان ودرمجموع مردمان شریف وطن ما، بعد سپری شدن تقریباء دودهه شکست سیاسی ناشی از بی تد بیری واقدامات محدود وخودسرانهء حلقات بالایی قدرت که بالاثرعدم شریک ساختن ونگرفتن نظریات صفوف وکادرهای حزبی ودولتی وکلیه مدافعین حاکمیت آنزمان درآن تصمیم گیری های خطرناک ، به وقوع پیوست و بعد آن تغییرات نا میمون ،تا همین اکنون ما واکثریت مردم وطن ما درشرایط ناگواری به سر میبریم ، به این برداشت وقضاوت رسیده ایم که افتراق ، مهاجرت ، دادن تلفات عظیم بشری،ضعیف شدن نقش ما درپروسه ها وکلیه قضایای سیاسی و مبارزاتی داخل وطن ، با ادعا ، اهداف وسابقهء درخشان فعالیت های ما ندارد .


یکی از عوامل اساسی تشدید خانه جنگیها ، اختلافات قومی- زبانی وسمتی ، استیلای بیگانه گان وحامیان داخلی بنیادگرا وخون ریز مذهبی – نظامی برسرنوشت وطن ما و کشانیدن اجباری آن به سوی خطوط تا هنوز ناشناخته ماندهء سیاسی، اقتصادی ونظامی- امنییتی،دامنگیر شدن اکثریت قاطع مردم ما به فقر وتنگدستی ، بیکاری وبی خانه گی وعدم آرامش دائمی حتی درخانه هایشان وصدها دشواری دیگر ، ناشی از عوامل مختلف داخلی ، منطقوی وخارجی بوده که دراین تذکر کوتاه ، تنها دریک مورد مهم این عوامل تماس می گیرم وآن ،عدم حضور نیرومند ویک پارچهء حزب ما در افغانستان است ،که سالها بدون تعصبات قومی، زبانی ومنطقوی مبارزه وحکومت نموده واکثریت قاطع اعضا وهواداران آن ملی، وطن شمول وتواءم با برخورد عادلانه وانسان دوستانه ، فکر وعمل کرده اند. امروز همه گان درک کرده اند که نیروی بدیل مطمئنی که بااهداف دموکراتیک برزمد وبه انسان سالاری وعدالت اجتماعی ، به دموکراسی وحکومت قانون باور داشته ودربرابر مردم صادق ودر وطن دارای نفوذ باشند ، غیرازرفقای ما وهمفکران شان سراغ شده نمیتواند .


آیا ، تجربه های ناکام ( 9 ) سال حکومت های جهادی وطالبی درتحت حمایت کشورهای افراطی وبنیاد گرای پاکستان، ایران، اعراب وغربیهای دموکرات(!) و 8 سال حکومت بعد طالبان با حضورنظامی ،سیاسی واقتصادی - استخباراتی وحمایت بیشتراز
40 کشور غربی و مصارف ده ها ملیارد دالری، تشد ید میزان فقروتنگدستی مردم ، وسیع شدن جنگ ها و خون ریزیهای بیشمار مردم ، خراب شدن بسا مناطق وطن دراثرجنگ ، انفجار واقدامات تروریستی ،وده ها پرابلم دیگر) این حقیقت را به اثبات رسانیده است که جای یک حزب ، نیرومند ویا جبههء دموکرات ، ترقیخواه وضد بنیاد گرایی ومخالف باتجاوز خارجی وعاشق آزادی واستقلال وطن ، خواهان سعادت ، خوشبختی وتساوی حقوق مردم که بتواند و صادقانه بخواهد تا برزخمهای دیرینهً این مردم مرهم بگذارد، تاهنوز خالیست.


ولی باکمال تاءسف که این نیروی عظیم ترقیخواه وطن پرست وبا تقوا ، خود تا حال در بحران انشعابها وافتراقها به سر می برد وکار سازنده وچشمگیری از آن ساخته نیست. عامل دیگرومرتبط به مشکلات رفقای ما،عدم حضور قوتمند اپوزیسیون دموکرات و قانون مدار درداخل کشور است که نیروهای ارتجاعی ودشمن با تحولات دموکراتیک ازاین خلا تا حال به قدر کافی برای تحکیم مواضع ضد ملی ،غیر دموکراتیک ، تعصبی وضد عادلانهء شان بهره برده اند ومی برند. آیا، باید بیشتر ازین بی تفاوت ومنتظر بنشینیم.؟


چرا ازگفتن این حقیقت که حزب ما درطول قریب نیم قرن اخیرهمیشه ستون فقرات جنبش های وطن پرستانه وعدالتخواهانه را داشته است . کی میتواند انکار کند که هیچ تغییر وتحول بنیادی یی به نفع اهداف دموکراتیک ،عدالت خواهانه ودردفاع قاطع از اکثریت زحمت کشان درافغانستان رخ نداده است ، مگر با مشارکت حزب ما ویا درتحت رهبری آن .



ازینرو، فریادهای وحدت طلبی صفوف ، درطی سالیان گذشته، تفنن سیاسی ووقت گذرانی نبود ونباید به آن همه تلاشها ، ساده نگری صورت گیرد ووقع گذاشته نشود. وحدت حزبی واتحاد مردمان زحمت کش وتشریک مساعی کلیه نیروهای دموکراتیک وتحول طلب جامعه، از اهداف بزرگ وفراموش نشدنی رهبران واقعی حزب ودرمجموع تمام همرزمان بود که ازطرف وحدت طلبان واقعی درسطوح مختلف تداوم بخشیده شد ودرنتیجه به بخشی از آن آرزومندیها ، ازطریق به توافق رسیدن مسوولین دوحزب برادر ، نائل گردیدیم.


اکنون ، نسبت به هرزمان دیگراین ارادهء قوی ومبارزهء پیگیرصفوف می تواند عامل تحقق بخشندهء اهداف بزرگ وحدت طلبی وتفاهم رفیقانه ،به صورت شفاف ، دموکراتیک، صادقانه وخالی ازهرنوع علت تراشیها واگرمگرهای احتمالی دراین روند باشد. این نبرد و حضوردائمی وکنترول همیشه گی مبارزین واقعی ورزمنده گان فداکارحزبی درداخل وخارج وطن ازکلیه تصمیم گیری ها، اجراآت وفعالیتهای قدمه های بالایی ( ولو خودشان آن قدمه ها را به صورت کاملا ء دموکراتیک انتخاب کرده باشند)،به حیث اصلی ترین ویگانه راه جلو گیری از بحرانهای درون حزبی ، بروز خودسریهای جدید وسد نمودن تصمیم گیری های فردی ویا محدود میباشد، که ازین ناحیه به بدبختیهای فراوانی درسابق مواجه شده ایم وتلخی های (زهر گونهء) آن را نه تنها تاهنوز درکامهای خود احساس میکنیم ، بلکه مغز استخوانهای مار امی سوزاند.



آنچه را نباید بدون تذکر گذاشت اینستکه :اگر مجموع رفقای وحدت طلب درداخل این دو حزب ، مسوولین تحقق این هدف بزرگ دراحزاب وکمیسیونهای وحدت ورفقای وحدت طلب خارج از این دوحزبِ باهم به توافق رسیده ،به امضا شدن سند طرزالعمل ادغام تشکیلاتی موجود که باید با تمام نیرو از آن حمایت کرد وابراز شادیانه نمود، بسنده کنند وکار وحدت را روبراه شده ارزیابی نمایند ، به عقیدهء من سخت دراشتباه اند. زیرا، نه تنها این پروسه هنوز درآغاز قراردارد، بلکه دشمنان و مخالفین داخلی، رقبای دشمن گونه شده، دشمنان جنگ افروزومداخله گر بنیادگرا ونظامیگر منطقوی وجهانی ودستهای نابکاروحدت دشمن ، وحدت شکن ووحدت ستیزخودی،یکی پی دیگری وحدت مجدد حزبی (نطفه گونهء)مارا ، را که میخواهیم ، به آن نائل گردیم، طرف ضربه وخرابکاری قرار خواهند داد واز تحقق وبه ثمر رسیدن آن ، اگر یک لحظه هم غفلت نمائیم وبی تفاوتی پیشه کنیم،جلوگیری خواهند کرد



اکیداء قابل دقت ویادآوریست که باید بااحساس مسوولیت متوجه این حقیقت باشیم که ده ها هزار از بهترین مبارزین وفرزندان حزب مشترک مان ، شامل توافق به عمل آمده بین دو حزب امضا کنندهً طرزالعمل ادغام تشکیلاتی نیستند . اگر نیت بعضی از رفقا وحلقات این باشد که : ( آن رفقا ،راهی جزمراجعه وپیوستن به این پروسه ندارند) سخت دراشتباه اند . ما هرکدام خصوصیت ها وکرکتر های سیاسی وافغانی همدیگر را به خوبی درک میکنیم ونه باید باردیگر ، راه بیهوده وبی ثمر را طی کنیم. لازم است با این احزاب ، حلقات وشخصیت های رفیق با کل احترام گفتگو ومذاکره را آغاز نمائید وآنها را قناعت دهید که با حفظ حقوق ، صلاحیت وبا درنظرداشت امکانات وتوانائیهای سیاسی وشخصی شان ، دراین پروسه مشارکت واز طریق مجاری قانونمند ودموکراتیک ،جایگاه شان را درتشکیلات وعرصهء سیاسی فکری واجتماعی ، تثبیت واحراز نمایند، نه ازطریق توافقات دوجانبه ،غیر قابل قبول پیش شرطها که در آینده دردسرهای جدید تشکیلاتی را باعث گردد.


این مکلفیت هیئت های رهبری وافراد صاحب صلاحیت ، دلسوز ومبرا از تعصبات کور فرکسیون بازی وانتقام جویی در دوحزب رفیق امضا کنندهء سند طرزالعمل ادغام وحدت است که برای تقارب واخذ توافق رفقای سائر احزاب وحلقات ، ازکلیه امکانات سالم به شمول امکانات وتواناییهای کادرهای سائر حلقات ومستقلین ، دراین مورد استفادهء لازم نمایند وهر امری را کاملاء مربوط ومنوط به به ملکیت شخصی خود ندانند.


وحدت حزب ، فعالیتها ، موضعگیریها ونحوهء برخوردها وتعاملات حزب ، خاصتا ء در احزاب دموکراتیک ،نباید کار افراد خودسر وخود تصمیم باشد. تجربه به ما آموخته است که اگر بزرگان دیروز که اکثریت شان زنده اند، باخود تصمیم گیری درکلیدی ترین قضایای مهم وسرنوشت ساز حزب وجامعه عمل نمی کردند، ما هرگز به این بدبختی ها مواجه نمی شدیم ونه تنها آواره ودربه درنمیگردیدیم، بلکه از درون نیز پاشان نمی شدیم.


حال که به برکت کار وفشار مشترک فرزندان مبارزووحدت طلب حزب واحساس مسوولیت کادرها وحلقات رهبری( ن ف د وت ا وح م م ا)، جرقه های امیدِ رسیدن به وحدت، شادی آفرین گردیده است، امیدواریم که فرزندان واقعی حزب خود داخل عرصه شوند واین وحدت را عملی تر ، عمیق تر ، وسیعتر وهمه گانی تر سازندو نگذارند که باد وباران نا خواستنی وبیموقع ،آن را خاموش ویا کم اثر ساز د.


باورمند هستیم که با تحقق سالم وحدت این دوحزب وآغاز دیالوگ وجروبحثهای سازنده وهدفمند با سائر احزاب ، گروه ها وشخصیت های رفیق وخواهان سهم گیری داوطلبانه درمبارزهً مشترک دادخواهانه ودموکراتیک ، زمینه ء آن فراهم میگردد که درزیر چتر واحد وفضای سیاسی سالم حزب آینده که باید با مشارکت مستقیم اعضای آن واکیدا به دور ازمداخله واعمال فشارها وفعالیتهای مخفی ی دارنده گان نیات غیرمفیدِ تا کنون فعال باید به وجود بیاید، زمینه ء آن فراهم میگردد که اکثریت قاطع فرزندان رزم وپیکار حزب ومردم وطن ما، دورهم جمع شوند وشائیسته سالاری واصول واقعی وتجربه شدهً مبارزه ،دراجراآت داخلی حزب به صورت دموکراتیک حاکمیت پیدا کند ومنشها وعملکردهای منفی وشخصی طماعان ، برای ابد رخت بربند د.


هم چنان باور داریم که تعدادی از کادرهای اثر گذار در مبارزه ،شخصیتهای صاحب دانش وتجربه درساحات مسلکی وسیاسی ،بائیست برای کمک به همرزمان مقاوم ومبارز مان درداخل ،به وطن رفتن را بر مهاجر بودن دائمی وبی تاءثیر، ترجیح داده وخودرا باید با لشکریان فداکار داخل میهن همراه سازیم . با این اقدام جسورانه ،همهء ما، کمبود ها و نقائص سیاسی - حزبی مانرا که دردوری ازوطن روزبه روزضخیم ترمیگردند،مرفوع و احساس آرامش خواهیم نمود . فراموش نباید کرد که ساحهء اصلی مبارزهء مان درداخل افغانستان است ، ازین روباید به خوبی بدانیم که به هرنوع فعالیتی که درخارج ازوطن اقدام میگردد وبه شکلی از اشکال ،مبارزه و مبارزین داخل را زیر شعاع بگیرد، باید دقیق ترومسوولانه ترعمل گردد وتجدید نظر شود.
( بازگشت به وطن نیز میتواند داوطلبانه باشد ، ولی مبادرت ورزیدن به این اقدام مفید ووطن پرستانه ، باید به حیث معیارحزبیت وفداکاری حزبی- سیاسی ،قیمت داده شود)


دراخیر، ازهمه بزرگان وشخصیتهای قدیمی وصاحب مناصب حزبی ودولتی مان که دردیار غربت زنده گی میکنند و صاحب توانائیهای بزرگ معنوی ، سیاسی وتجارب گرانبها دربسا از ساحات هستند، تقاضا میگردد که به پروسهء وحدت رفقا بپیوندند وازاقدامات وحدت خواهانه و متحد شدن همه رفقا (احزاب ، گروه ها وحلقات ) دریک سازمان واحد سیاسی، به صورت واضح وروشن حمایت کنند واگر مایل به ادای نقش کلیدی در تشکیل سراسری آینده باشند ، چرا برای کسب نظریات وحمایت رفقا ، خودرا درمعرض کاندید شدن ومطرح کردن قرار ندهند . این حق مسلم شان است وهیچ کسی حق ردِ تصامیم دموکراتیک را ندارد .ما ، باکل حرمت وصمیمیت ، خواهان مشارکت وهمکاری این نسل قدیمی که تعدادی حیثیت استادان مارا دارند ،درروند مبارزاتی فعلی رفقا و همرزمان مان هستیم .


می خواهیم به صورت صریح از تعدادی ازرفقا ی پیش کسوت ، با کمال احترام مطالبه نمائیم که اگر برای این رفقا مقدور باشد ، چقدرشکوهمندانه خواهد بود که ایشان بنابر نام نیکی که ازمجموع فعالیت های حزب ، رفقا وحاکمیت دموکراتیک خلق افغانستان وعملکرد های فردی شان دراذهان مردم ما باقیست،و خوداز شناخت ونام نیک برخور دارند ، درجمع تعدادی از کادرهای اثرگذار حزب باردیگر به آغوش مادر وطن بپیوندند ودر پهلوی مردمان زحمتکش ونیازمند صلح وزنده گی آبرومند انسانی قرار گیرند ودر پیاده شدن آرمانهای دموکراتیک وترقیخواهانه ،تاء مین صلح وآرامش وتفاهم ملی ، نقش بدون شک اثرمندانهء شان
را ایفا وباعث سربلندی ومباهات همرزمان شان گردند.


ما،هرحرکت وحدت طلبانهء حزبی وهر اقدام آشتی جویانهء عادلانهء ملی را حمایت میکنیم !



برای تمام مردم شریف وطن ما وازجمله برای شما رفقای گرامی سعادت وخوشبختی آرزو کرده وبرای تان پیروزی های درخشان درامر تحقق اهداف شریفانهء سیاسی وشخصی تان آرزو مندیم.




بادرود فراوان : جلیل پرشور
12/10/1388

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.