۱۳۹۰ آذر ۱۶, چهارشنبه

سور یه


 نوشته ی جلیل پرشور

مسایل وانکشافات سوریه از دید من
-----------------------------------------------------
اندکی درمورد گذشته

آغاز شناختهای دقیق من درباره ی سوریه این مهد تمدن قدیمی منطقه وجهان ومرکز(شامات) که دربرگیرنده ی سرزمینهای ( سوریه ی فعلی - لبنان - فلسطین - اردن واسراییل ) میگردید- وبخشی از منطقه ی (انطاکیه )ی ترکیه نیز به آن تعلق داشت- درسال ۱۳۶۴ آغاز گردید.درآن سال من به حیث سفیر افغانستان به دمشق رفتم وبا کشور- نظام- مردم-فرهنگ -حزب بعث سوریه وسایر احزاب وحلقات سیاسی آن کشور وگروه ها واحزاب عربی آشنایی حاصل ودرمورد شان مطالعه کردم.

سوریه - بعد تغییرات سیاسی وشروع جنگهای داخلی درلبنان دردههء۸۰ میلادی- مهماندار بیشتر از یکصد حزب سیاسی وحلقات فعال مخالف کشورهای عربی وسازمانهای متعدد فلسطینی بود. تمام احزاب کمونیست- قومی سوسیالیست و مذهبی-که حتی شامل (افراطی ترین قوم پرستان عرب- بنیادگراترین گروه های مذهبی -شخصیتهای دانشمند علم-ادب وسیاست تا چریکهای سازمانهای مسلح فلسطینی-صحرای غربی- ترکیه( کردها)-آزادیخواهان اریتره ومبارزین وشخصیتهای طرف تعقیب رژیمهای مصر- سعودی وسایر حکام طالم و مستبد خلیج- عرب ومنطقه-بشکلی از حمایت دولت سوریه برخوردارگردیده-ودردمشق زندگی وامکان فعالیت پیداکردند.من بنابر علاقمندی جدی دراین زمینه- با اکثریت مسوولین آن احزاب رابطه ی نزدیک برقرار ساخته بودم واطلاعات بسیار دقیق را ازایشان بدست آورده وبه وزارت خارجه وشعبه ی امور بین المللی حزب ارسال میکردم وپیشنهادات مشخصی را نیز برای استفاده از تجارب این کشورها واحزاب- خاصتا از تجارب سوریه ویمن دموکراتیک ارایه مینمودم- تاباشد برای حل بحرانهای روبه تزاید آنوقت کشور- طرف استفاده قرار گیرند.

سوریه در آن روزگار باوجود مشکلات شدید اقتصادی- مواجه بودن با اسراییل- باارتجاع سفاک عرب-سیستم یک حزبی وقبضه نمودن تمام قدرت از طرف حزب بعث وعلویها-رژیم برتر وبهتر درسطح کشورهای عربی ومنطقه بود وروابط خیلی نزدیک با اتحادشوروی-چین وسایر کشورهای سوسیالیستی ودموکرات جهان داشت وبا غربیها نیز مشکلات جدی نداشت.

سوریه ی آنروز- دارای سطح بالای ثقافت وفرهنگ بود وآزادیهای فردی - زندگی عصری -برجسته بودن حقوق زنها- مساعد بودن زمینه ی تحصیل -سهل بودن تشبثات خصوصی اقتصادی وتجارتی ازامکانات خوب برخورداربود. درعرصهء توقعات وخواسته های نسل جوان -این بخش مهم جامعه درساحات تحصیلی- سپورت- گشت وگذار وسرگرمیهای سالم وتفریحی -حتی محافل رقص وپایکوبی جوانان وطرز لباس پوشیدن آنها به مشکلی مواجه نمیشد- وتعصبات کور مذهبی مردود بود. درآن وقت یعنی ۲۵ سال قبل برای من بسیار تعجب آور بود که دریک کشور اسلامی- مسلمانان- مسیحیان- یهودیان- درزیها- سنیها -شیعه ها- غیر مذهبی ها ومخالفین دین ومذهب - درکنارهم زندگی میکردند وروابط بسیار دوستانه دربین شان وجود داشت . دولت حامی زیست باهمی بود وبه حلقات متعصب وتنگ نظر وتشنجات قومی ومذهبی اجازه ی خرابکاری نمیداد .اما- در مسایل مربوط به تساوی حقوق مساوی(کردها وعربها) -کردهابه دشواریهای محلی وخاص خود شان مواجه بوده وتحمل رنج ومشقت میکردند.برای کردها نه دموکراسی غربی نوید بخش آزادی وحقوق مساوی باعربهابود ونه اسلام ایرانی-ترکی وعربی که همه لاف از حقوق برابر مسلمانها میزنند-آرامش -استقلال عمل وحقوق برابرشهروندی بااقوام حاکم برسرنوشت آن کشورها بخشیده بود .این وضع همچنان ادامه دارد.آنها- درتمام جغرافیای محلهای زندگی شان-رنج میکشند- خون میدهند وبا تعصب ونفرت مواجه شده اند. تنها کردهای عراق از مدتی به اینسو صاحب سرنوشت خود گردیده اند.
یکی از موارد تعجب من درمورد طرز زندگی مردمان سوریه درآنوقت ازین بابت بود- که من به صفت یک فرد افغان درطول عمرم شاهد توهین وتحقیر خودوسایر مردمان وجوانانی بودم که کوچکترین عمل آزادیخواهانه ومتمدنانهء مان به چوب ناحق تکفیر بسته میشد وهر اقدام نیک-عادی وبرحق مارا(سنت شکنی) مذهبی وگریز از فرهنگ (افغانی) قیمت میدادند. اما- در سوریهء آن وقت که اسلام با تمام قوت حاکم بود وهر اقدام دولت با(فتاوای علمای بزرگ اسلامی«سنیها» و شخص مفتی اعظم آنوقت سوریه -مرحوم شیخ احمد کفتارو که خود نیز سنی مذهب وکردی بود) قانونیت بخشیده میشد- از تعصبات کور وتوهین جوانان وآزاد اندیشان فرهنگی- خبری نبود. من بارها اینمورد را طرف توجه جدی قرار میدادم وبامشاهدهء عبادت مردم دریک محل ازطریق رفتن به مساجدونماز گزاری درعقب یک امام بادستهای باز وبسته- درکلیسا- معبد یهودی - نرفتن تعدادی درهیچ کدام اینها ورفتن درکافه ورستورانتی که درآن (چای-چلم وحتی نوشابه های الکولی) بسیار ساده وعلنی توزیع میگردید-ودرذهن وبرخورد مردم تغییری بوجود نمی آورد - حیران میشدم . بارها باخود میگفتم ومیگویم که ازاین دین اسلام چقدر تفاسیر وتعابیر متعدد صورت گرفته است- که درکشورما حتی خوردن( آچار وترشی) را عده ی بادرک جهالت زده وعقبمانده ی شان حرام میدانندوفیلم وسینما وعکاسی را مردود دانسته واقدام به ساختن حجاب برای مردان کردند- اما دریکی از مراکز بزرگ اسلامی ودرموجودیت هزاران دانشمندعرصه ی دینی مردم مجبور نیستند که راه رفتن ولقمه گرفتن شان را مطابق هدایت کسانی عملی بسازند که صلاحیت هیچ مشوره ی سالم درعرصه ی زندگی سالم ومتمدنانه را ندارند.(تعدادی از گروه های شامل جنگ فعلی درسوریه-دشمنان زندگی بافرهنگ وعصری مردم اند)

این حقیقت دارد که دولت حزب بعث درسوریه بنابر خط مشی (پان عربیزم ) که خودرا همیشه قلب(عروبه)یا عروبیت میداند- سالهای متمادی منکر موجودیت قومی بنام کرد گردید وحتی تذکره های تابعیت عربی برای شان توذیع کرد- این سیاست هرگز نمیتوانست روزی به مشکلات جدی وحتی مقابله ی نظامی مواجه نگردد.منکر شدن موجودیت وحقوق طبیعی وقانونی سایر اقوام دربسیاری از کشورهای جهان- خاصتا درکشورهای عربی واسلامی نمیتواند طرف انکار قرار گیرد. آیا- گروه طالبان وبعضی از حلقات بنیادگرای قوم پرست همنوا با ایشان ودسته جات مماثل شان درسایراقوام- دست به چنین اقدامات خودمحورانه نزدند ونمی زنند.؟آیاهمین عربستان سعودی که پادشاهش خودرا(خادم الحرمین الشریفین) میداند-سعودی ی پهناور وکم جمعیت ولی ثروتمند را که سرزمین پیغمبر اسلام تبلیغ میکند-آیا کمتر مسلمان آواره ومهاجر را درخود جامیدهد وبه اقلیتهای مذهبی ازجمله برای شیعه های سعودی حداقل آزادیهای دینی قایل شده است؟.  این درحالیست که با اسراییل وامریکا بهترین روابط را دارد- ومطابق پلان امریکا اکنون کشور عمده واصلی تمویل کننده ی اسلحه ولوژستیک گروه های مسلح وجنگی علیه دولت غیر مذهبی سوریه میباشد-وسرزمین مقدس را به پایگاه شریرترین عساکر مهاجم امریکایی مبدل ساخته است.آیا- این پول- توافق وهمنوایی سعودیها وامرای عیاش خلیج نبود که دورییس جمهور قدرتمند وسرکش دربرابر امریکا وغرب (نفتخوار وسیری ناپذیر)-صدام حسین ومعمر القذافی رابه وقیحانه ترین شکل وبطور غیر قانونی شکنجه و اهانت نموده وکشتند؟.

یک اصل مهم را درمورد کشورهای اصلی عرب زبان وآنهاییکه بعدا بزور شمشیر عربهای مسلمان وفاتح - مسلمان ساخته شدند وزبان عربی را جاگزین زبانهای بومی ی شان کردند-نباید فراموش کرد ویا به آن اهمیت کم قایل گردید. این اصل حمایت از گسترده شدن ورواج هرچه وسیعتروبیشتر زبان عربی وفرهنگ عرب است- که دین اسلام یکی از امکانات خیلی بزرگ - بی مصرف -طبیعی وبدون برخورد با موانع قابل محاسبه درزمینه میباشد.برای ترویج بیشتر فرهنگ عربی وجهانی شدن زبان وکلتور عرب که بعد پیروزی اسلام وملحق شدن دانشمندان عرصه های علم ودانش سایر ملل متمدن به امپراطوریهای عربی - غنا پیدا کرد وصاحب اهمیت شد-اختلاف قابل لمسی وجود ندارد. دراین بخش همه عربها -ناسیونالیستهای محکم وجدی اند- تعداد کمی از اعراب توانسته اند این حلقه را بگردن نیاویزند وآزاد باشند.

عربها-خاصتا خانواده ی آل سعود با استفاده از حاکم بودن بر اماکن مقدسه ی مسلمانان-بهره برداری از محل تولد حصرت پیغمبر اسلام وظهور حضرت آدم وپیدایش ورشد دین اسلام درقلمرویکه اکنون غاصبانه به عربستان سعودی تغییر نام داده شده است- خوشباوری-وساده انگاری مسلمانان خاصتا مسلمانان غیر عرب را طرف استفاده ی سوء قرار داده وحتی اهداف سیاسی وخانوادگی شان را بصورت ماهرانه درچوکات سنت های مذهبی مطرح وعملی میسازند - که با کمال تاءسف کمتربا عکس العمل مواجه میگردند.

*             *                   *                    *                 *                *                *                   *

اما- درمورد حوادث یکسال اخیر درسوریه :

ستمگران وتمامیت خواهان جهان ازدیر باز درفکر نابودی دولت سوریه بوده اند- مخالفتهای دولتهای سوریه وخاصتابعد بقدرت رسیدن  حافظ الاسد -علیه اشغالگران انگلیسی وفرانسوی دردوام جنگها وجدالهای آزادیخواهانه ی مردمان سوریه وشام بزرگ - دفاع سوریها از مصر دربرابر اسراییل و تشکیل دولت متحده ی عرب بامصر-مخالفت سوریه با جنرالان امریکایی صفت قدیمی ترکیه- مخالفت با فرانسوی ایزه ساختن لبنان - حمایت از لبنانیها درنبرد علیه اسراییل وحمایت بیدریغ از جنبش آزادی بخش فلسطین که متاءسفانه باربار باثر هسته گذاری شعبات حزب بعث درداخل سازمانهای فلسطینی ومجبور ساختن فلسطینی ها برای تعقیب سیاست سوریه در قضایای منطقه- با مشکلات جدی وحتی قطع روابط همراه بوده است-وهمچنان حمایت سوریه از ایران درجنگ علیه عراق که آن جنگ مطابق پلان امریکاطراحی گردیده بود- مخالفت با پیمان تسلیم طلبانه ی (کمپ دیوید)- جادادن حزب کارگران کردستان درخاک سوریه- حمایت بیدریغ از حزب الله لبنان که بدون شک نیروی اصلی درنبرد علیه اسراییل  وسقوط لبنان درسیاستهای اسراییلی-فرانسوی- امریکایی میباشد-جادادن به صدها نویسنده ومستندسازان فجایع -عیاشیها وخیانتهای حکام سعودی وعرب ومجال دادن به نشرآثار گرانبها وارزشمند آنها- مساعد ساختن زمینه ی زندگی وفعالیت به رهبران آزادیخواه (پولیساریو)که برای ختم اشغالگری پادشاهی المغرببرکشور شان مبارزه میکردند- ومهمانداری ازرهبران تحت تعقیب جمهوری یمن دموکراتیک - فعالیت گسترده درجنبش غیرمتعهدها وقرارگیری در تصامیم واقدامات جهانی علیه ختم اشغالگری و اپارتاید( خاصتا درافریقای جنوبی وسایر دول استعمار زده ی افریقا- بخشهای اصلی دوسیه ی قطور ویاغیگری ی سوریه است - که باید به ارباب یکه تاز دنیای امروز و تیم سرکوزیها -کامرونهاوامیر قطر که روزی علیه پدرش به امر انگلیسها کودتا کرد-جواب بدهد.(اگر مطابق ارشادات دین اسلام وحرمت گذاری به حقوق والدین درمورد عمل جبونانه ی کودتایی امیر فعلی قطر علیه پدرش نگاه وقضاوت شود-او(عاق )پدراست وازاحکام الهی وفرموده های حضرت پیغمبر اسلام سرپیچی کرده ومستوجب عقاب است.

درجمهوری عربی سوریه- درزمان حافظ اسد واکنون دردوران ریاست جمهوری بشار اسد- درجنب حزب بعث سوریه -تیمی ازاحزاب دارای خطوط فکری مختلف( چپیها وراستیها)بنام جبهه ی ملی ومترقی سوریه درقدرت سهیم بودندودرترکیب هیت دولت وزیر داشتند.احزاب شامل جبهه درسوریه شامل گروه های افراطی مذهبی ویا مروجین اسلام سیاسی بوده نمی توانستند. دراوایل دهه ی ۸۰ میلادی اخوان المسلمین سوریه که نسبت به اخوانیهای امروزده ها مرتبه متعصب تر وآشتی ناپیرتر با مظاهر دموکراسی وحقوق مدنی مردم - ازجمله آزادیهای فردی انسانها در ساحات مختلف حیات شخصی وخانوادگی-روابط مردان و زنان وطرزپوشیدن لباس وکنارآمدن جوانان (دختران وپسران)بودند- درشهرهای حماةـحمص وحلب قیام خونینی را براه انداختند که تلفات بزرگی را درقبال خودداشت. درآن قیام که باگذشت هر روزبیشتر از کنترول دولت خارج میشد-بالاخره  دولت سوریه مجبور شد تا باتمام توان دربرابر اخوانیها مواجه شود وآنهارا بیرحمانه سرکوب نماید. سرکوب اخوانیها درآن زمان طرف استقبال دولت ترکیه که مطابق خط فکری اتاتورک با بنیادگرایی مذهبی دشمنی داشت- مواجه شد واحزاب دموکرات وکشورهای مخالف افراطی گراییهای مذهبی درسطح منطقه وجهان از آن حمایت کردند.(توجه کنین- رفعت اسد برادر حافظ اسد که رهبری سرکوب خونین قیام اخوانیها دردههء ۸۰ را بعهده داشت- اکنون بمشارکت عبدالحلیم خدام -بازوی راست  دولت آنوقت-حافظ اسد را عامل کشتار حما میدانند)
تعدادی از مردمان آگاه را عقیده بر اینست که کشته شدن دوپسر حافظ اسد دردههء ۹۰ میلادی- خاصتا مرگ مرموز ( بسل اسد) پسر ارشد حافظ اسد وجانشین اصلی او به حوادث فعلی سوریه میتواند ارتباط داشته باشد

اکنون امریکاکه خودرا درخط مقابله بابنیادگرایی درصف اول جنگ میداند- وباطالبان افغانی-احزاب بنیادگرای پاکستانی مثل لشکر طیبة-لشکر جنگی-جمهوری اسلامی ایران- حزب الله لبنان-گروه ابو سیاف فلیپینی-احزاب چریکی اسلامی اندونیزیایی گویا دشمنی میکند ومتحمل تلفات جانی ومالی میگردد- درسوریه نیروهای مسلح مذهبی ایرا حمایت میکند که اهداف شان با اهداف وبرنامه های سایر احزاب افراطی مذهبی کدام فرقی ندارد-بااینکه تعدادی از مخالفین عیر مذهبی از جمله برادر وبرادر زاده های حافظ اسد وعبدالحلیم خدام معاون رییس جمهوری سوریه وتعدادی دیگر نیز دربین آ»ها شامل بوده واستقلال طلبان کرد نیز درقطار شان میباشند.
این درست است که اکثریت چهره های مهم دولتی سوریه وابسته به مذهب علوی اند-ولی علویهای سوریه باوجود شیعه بودن بمانند شیعه های ایرانی ویا لبنانی وحتی بحرینی نیستند- بخش اساسی علویهای سوریه را افرادبی تعصب ویا سیکولارتشکیل داده وبر ارجحیت مذهبی شان نسبت به سایرین اصرار نمیکنند.

درحالیکه اگر رژیم فعلی سوریه سقوط داده شود- مذهبیهای پیروز درتونس -مصر ولیبیاییهای حمایت شده ازطرف ناتو ونوچندک های خلیج وچیره شده بر نیروهای معمر قذافی که با وجود خدمات بزرگ اجتماعی کم نظیر درافریقا وحتی منطقه ی عربی بمردمش-بیرحمانه وتواءم با تجاوز وشکنجه شهید گردید- صف واحد بنیادگرایی مذهبی را تشکیل وباعث خلق بسا مشکلات خواهند شد.قتل عام طرفداران معمر قذافی که مطبوعات جهان آزاد(!) دربرابر آن خموشی اختیار کرده اند- اهداف حقوق بشر دوستانه ی حامیان انقلابیون (!) ضد دیکتاتوری لیبیاوتفنگداران انقلاب آزادیخواهانه(!)ی سوریه راباید زیر سوال ببرد.

افشای کمکهای صدها ملیون دالری امریکا وشبکه های غربی برای اخوان المسلمین مصر وسایر سازمانهای دینی -اینجوها وانجمنهای خیریهء مصری برای کمک بمردمان غریب مصر غرض پیدا کردن نفوذ اجتماعی وکشانیدن مردم درروزهای انتخابات درعقب احزاب اسلامی- رسواییهای بزرگی رابوجود آورده است وحکایتگر معاملات پنهانی وپشت پردهء غارتگران ضدبنیادگرایی(!) جهانی بااحزاب اسلامی وکفر ستیز(!)ومخالف بااسراییل(؟) شده است.وگرنه چطوررژیم صدام وحاکمیت سبزپوشان لیبی وحتی حکومتهای استبدادی مبارک مبارک وبن علی که همهحکومتهای غیر مذهبی وقریب به تفکرات غربی بودند- سقوط داده شدند واحزاب (اسلامی- سلفی-اخوانی- یهود ونصارا ستیز(!) حمایت شدند ودرپیروزی شان از همه امکانات وهر نوع سلاح ممنوعه استفاده شد- وقوانین بین المللی بیرحمانه زیر پاگردید.

سقوط دادن دولت غیر مذهبی وفرهنگ مدار سوریه- مطابق همان پلان شرقمیانهء جدیدبه پیش برده میشود.ایتلاف ضد سوری میخواهد آخرین خاچشم شان درجهان عرب را بابود کنند- وحاکمیت شان راازجزایر کنای الی کناره های پاکستان امتداد دهند.اما- تا جاییکه من اردوی دارای آرمان وطنی- پولیس واستخبارات کارکشته ومعتقد به منافع حقیقی مردم سوریه واعضای حزب بعث سوریه- احزاب جبهه - مردم سلحشور-وحامیان عربی آن کشور را میشناسم -سوریه لقمه ی نیست که به آسانی( قورت) شود. دشواری بلعیدن سوریه بخاطر حمایت کشورهای بزرگ چین -روسیه وسایر کشورهای آگاه از پلانهای شوم جهانی درمورد سوریه واعراب - بیشتر مشکل گردیده است - واین کشورها صریحا اعلام کرده اند که اشتباه شان درمورد لیبیا را تکرار نخواهند کرد.دراین زمینه نمیتوان حمایت ایران- وحزب الله لبنان راازسوریه- عدم همکاری دولتهای عراق ولبنان وترکش در ثبات ترکها واردنیها را درمورد اجازه دادن به حمله وارسال اسلحه از طریق قلمروهای شان به سوریه را اهمیت کم داد.

 این حقیقت که قافله سرچپه شده است- دقیق است. درغیر آن قطر(قطره) ویا (قرچه)درراءس تغییر دهندگان وتعین سرنوشت مردمان عرب قرار داده میشود- ومیخواهد بسان لیبیاـ آینده ی سوریه وبشار اسد را رقم بزند. اینکه گفته اند امریکا -ایدولوژی واهداف مقدس غیر قابل ترک ندارد- دقیق گفته اند.امریکا- نوکر منافع کمپانی های غول پیکر وتاءمین موادخام ( مفت ویا بسیار ارزان) برای ماشین عظیم صنعتی خود است- تا بتواند مردمان کشورش را تاحدودی راضی نگهدارد وجلو قیامها وخیزشهای زحمتکشان را بگیرد- ومنافع بزرگ را کمایی کند-تاازطریق پول - اسلحه وتهدید وشانتاژ بالای بشریت حاکم باقی بماند.

برای عدم سقوط دولت فعلی سوریه ـ باید تمام نیروهای ترقیخواه وضد مداخلهء غربی وعربی درامور داخلی آن کشور- همکاری کنند. تغییرات لازم واکیدا ضروری درسیستم ونظام سوریه -اگر از طریق پیاده شدن قانون اساسی جدیدا به آرای مردم گذاشته شده -برآورده شده نمیتواند- یک مرجع صاحب قرار وتصمیم گیری وجود دارد وآن مردم خود سوریه اند - که ازطریق انتخابات آزاد -دموکراتیک وتحت سرپرستی نیروهای واقعا بیغرض وغیر جانبدار دموکرات جهان- باید آینده ء خودرا تعین کنند.دیگران حق ندارند که رژیمی را درسوریه حاکم بسازند- تا امنییت اسراییل غاصب واشغالگر که همین اکنون بلندی های جولان سوریه را دراشغال دارد- بطور دایمی وبدون استرداد حقوق فلسطینی ها - سوری ها- لبنانیها وسایر کشورهای عرب- تاءمین وضمانت گردد.

دستان مداخله گروطماع عربی وغربی از امور سوریه وهمه کشورها کوتاه باد !

آزادی- دموکراسی- حقوق برابر شهروندی وزندگی باعزت برای همه مردمان سوریه وجهان آرزومیکنیم 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.