۱۳۸۷ اسفند ۲۸, چهارشنبه

درمورد علت استعفای سرخابی صاحب ورفیق هدایت حبیب

دوستان وعزیزان سلام بدون تکلف مرا پذیراشوید.


من یکی از اعضای شورای اجراییه ی نهضت فراگیر میهنی وبعداً فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان بوده ودر حزب دیروز ،عضویت کمیته ی مرکزی آن را دشتم و...

بی پرده بگویم درفعال شدن اولین هسته ی نهضت میهنی نقش بارز ایفا کردم وتاکنون دراین تشکیل جدید (نهضت فرا گیر دموکراسی وترقی افغانستان)نیز فعال هستم.اماباکمال تاسف که خرابی اوضاع داخل نهضت ازامروز شروع نشده ودیروز نیز آغاز نگردیده است. ما رفقا دربین ما ازهمان روزهای اول به اصلی وغیر اصلی تقسیم شده بودیم ودر مقابل چشمان ما میدیدیم که افراد خیلی عادی از لحاظ تشکیلاتی نسبت بما نزد بزرگان نهضت اهمیت داشتند وامرونهی بدست آنها بود.این وضعیت اسفبار همیشه دوام داشت تا آنکه دردوسه مورد جابجایی کادرها ، باعث استعفای رفیق داکتر منگل گردید. یکبار این استعفا دردوران نهضت میهنی نیز بوسیله ی داکتر صاحب مطرح شد که باثر پافشاری رفقا توده یی ،پیکارگر ،رزمیار ، سنگین وخلاصه بسیاری دیگر منجر به بقای رفیق داکتر درشورای اجراییه ی نهضت میهنی شد.

باتغییر وتحولات چند سال گذشته ، داکترصاحب خودسرانه به کابل رفتند وتلاش کردند باب مذاکره را با اثرگذاران دولتی باز کنند واز آنجاییکه منطقا ً باید با قوت مطرح می شدند، همآیش وسیع کابل را سازمان دهی ونقش کلیدی را درطرح مسایل آینده ی سیاسی بجای رفیق شیرمحمد بزرگر به جلسه ورهبران گروه های شرکت کننده ی سیاسی وتیم شرکت کننده ی خارجی درآن جلسه ایفا نمودند ،وطوری انتباه خودبخودی ایجاد شد که درکابل فکر کردند که همه کاره ی این نهضت جناب داکتر صاحب حبیب منگل است.


از آن روز ببعد، دوربین های دولتی واثر گذاران خارجی بسوی ایشان متوجه ساخته شد که این توجه درداخل نهضت باعث ایجاد خصومت وحسادت گردید وافراد کلیدی نهضت درفکر تخریب او برآمدند.

فشار شوراهای کشوری وبعضی از حلقات ناراضی نهضت وتبلیغات بجا وبیجای آنها ، باعث ضرورت تغییر رهبری درشورای اروپایی گردید ودرنتیجه ما برآن شدیم که حداقل رییس شورای اجراییه ی اروپایی نهضت فراگیر از نوانتخاب گردد، تا وضع بسوی آرامش برود. همان بود که چند رفیق صاحب صلاحیت خودرا کاندید این مقام نمودند ، که داکترصاحب حبیب منگل ، یکی از بااستعداد ترین ایشان بود، اما از آنجاییکه درفعالیت های دوران مبارزه ًمخفی باتیم قدرتمند داخل شورای اروپایی، قبلا ً همکار نبود ،وبه قول گروه اخیر،او ( حزب اعتدالیون) را بر ضد رفیق فقید ببرک کارمل فعال ساخته بود، نه تنها طرف حمایت قرار نگرفت بلکه تخریب شد، وبرفقا وظیفه سپرده شده بود که به ایشان رای ندهند.درنتیجه رفیق داکتر حبیب با گرفتن (8) رای عصبانی شد ورفیق دیپلوم انجینر احمدشاه سرخابی که قبلا ً وزیر وعضوکمیته ی مرکزی حزب وشخصیت آرام ومتواضع بود ، طرف حمایت قرار گرفت ورییس شورای اروپایی نهضت فراگیر شد.

ازآنجاییکه تعدادی از رفقا به اساس شناخت وحرمت شخصی شان نسبت به رفیق نامبرده به او رای داده بودند، گروه مسلط به این عقیده بود ،که حال سرخابی را دراختیار دارد وبوسیله اوهمه ً کارهاییرا میتواند انجام دهد که قبلا ً می توانست، منتها این بار کاملا ًبدون درد سر وکم مصرف. بناً ، درجریان جلسه ،گوش بگوش شدنها شروع شد وآنها به جناب سرخابی صاحب فهماندند که (ما) ، ترا درمقابل داکتر منگل سپوت میکنیم وتونماینده ی ( ما) هستی. داکتر صاحب منگل که بعدا ً متوجه بند وبست تشکیلاتی ضد خودش شده بود، ناگزیر شد که استعفا نامه ی جدیدی را نوشته وبرخلاف دفعه ی قبلی آن را به بعضی از سایت ها ، ازجمله ( سایت فراتر از مرزها ) ارسال کند که درکل دنیا کسی بیخبر نماند.
مدتی به این سان سپری گردید ومسایل وحدت مجدد رفقا بسیار جدی تر مطرح شد وفشار روز افزون کادرهای هردو طرف درشوراهای اروپایی ،هردوحزب را ناگزیر ساخت که درزمینه گامهای عملی بردارند ،ومراکز رهبری شان را درکابل نیز زیر فشار بگیرند. آن تلاشها منجر به امضای اسناد معتبر وحدت گردید وموجی از شور وخوشحالی را دربین رفقا بوجود آورد.این وحدت طلبی با وجود باارزش بودنش نمیتوانست مطابق خواست همه شخصیت های ومهره های کلیدی هردوطرف قرار گیرد وبه همین سبب پاره ی نارضایتی ها وکارشکنی ها ، خاصتا ً دربخش اروپایی نهضت شروع شد وپروسه ی وحدت به کندی مواجه گردید.

رفیق سرخابی که یکی از امضا کننده گان سند وحدت بود واز طرف رفقا بوسیله ی تیلفون ودربرخورد های روبرو بخاطر این کارش حرمت میگردید ، به خار چشم جدید دوستان قبلی اش تبدیل گردید. تیم هر کاره که خودرا قدری ناتوان یافت ،این بار پوستین را چپه پوشیده وبا نوشیدن چند پیاله چای داغ ، تمام نزاکتهای پیش آمده ی قبلی ورنجشها را فراموش نموده واز جدید جناب داکتر صاحب منگل را درآغوش گرفت وبا تمام توان تلاش کرد که درجلسه ی (25) فبروری (ما)را مجبور بسازد تا از کاندید شدن داکتر صاحب منگل حمایت نماییم.درآن جلسه صحبتهای زیادی شد وبا اینکه اکثریت ما رفقا به کفایت وشایسته گی ایشان اعتراف داریم ولی ما هرگزفیصله ایرا امضا نکرده ایم که به اساس آن رفقای ما درکابل آن را مدار اعتبار دانسته واز پیشنهاد شورای اروپایی نهضت( که اصلا ً آن پیشنهاد وجود خارجی) نداردحمایت نمایند واورا کاندید نهضت فراگیر درانتخابات ریاست جمهوری اعلام نمایند. درحالیکه نیت قبلی ما این بود که اولا ً دراین انتخابات شرکت ما ضروری نیست، واگر لازم افتد که شرکت نماییم ، باید کاندید مشترک تمام رفقا ووطن پرستان را بعد غور ودقت لازم تشخیص ومعرفی کنیم. ما نمیدانیم که این سرعت بخرچ دادن برای چی وبخاطر کی؟ .

اعتقاد من وچند رفیق دیگر درشورای اروپایی نهضت اینست که یکی از دلایل عمده ی استعفای رفیق سرخابی ،همین اقدامات خودسرانه ، مخفی کاری وجور آمد شخصی بین چند نفر درشورای اروپایی نهضت با رفقا ی مجلس موسسان بدون مفاهمه با ریاست شورای اروپایی نهضت است که اخلاقاً نمیتوانستیم بی تفاوت بمانیم.

ازین گذشته دراستعفانامه ی یک رفیق خوب ومتواضع دیگر ، رفیق هدایت حبیب عضو شورای اجراییه اروپایی ورییس شورای کشوری سویدن نهضت فراکیر دموکراسی وترقی افغانستان که بعد نشر استعفا نامه ی رفیق سرخابی به اعضای شورای اجراییه ای میل شده است ، کاملا ً واضح وروشن شده که رفیق سرخابی بخاطر خودسری ها ، موجودیت رهبری دوگانه ، اقدامات غیر جمعی وتصامیم فردی توام با اعمال نفوذ افراد نامعلوم از لحاظ تشکیلاتی وبه خاطر مخالفت با کاندید شدن داکترصاحب حبیب منگل درانتخابات ریاست جمهوری که نسبت تک کاندیدی تک حزبی، اصلا ً بردی برای مامتصور نیست ، ازپست شان به حیث رییس شورای اروپایی نهضت فراگیر دموکراسی استعفا داده ورفیق هدایت حبیب نیز آن را حمایت کرده است .

به اطلاع میرسد که این آغاز پروسه ِ واکنش ومخالفت دربرابر اقدامات خودسرانه وشخصی است ،وبه سوی وسیع شدن وعمیق شدن درحال حرکت است. حتی بازگشت رفقای مستعفی که تلاشهای فراوانی درزمینه صورت گرفته ورفیق شفیق الله توده یی نیز به خانه ی رفیق سرخابی رفته تا اورا وادار به بازگشت برسر میز کارش کند ، برای این بجایی نمیرسد که این راه علاج اساسی مشکلات نیست، زخمهای عمیق وچرک دار را نمیتوان با پانسمان وبوسیله ی نرس ها تداوی کرد، مگر آنکه مطابق اصولی عمل شود که هرکدام خودرا برعایت آنها مکلف میدانیم
این بحث را ادامه میدهیم.

ازینکه نام اصلی امرا نگرفتم باور کنید که دلم بحال همه ی ما میسوزد. شاید دریاداشت بعدی با نام خودم بنویسم. بااحترام ...ازهالند


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.